/به مناسبت هشت مارس/
چند قدم در جهان ادبیات زنانه
فرهنگي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - هشتم مارس که به نام روز همبستگی با زنان جهان نامگذاری شده است، روزی است که زنان جهان بدون توجه به گرایشات مختلف فکری، عقیدتی، نژادی و... به یادآوری موفقیتها و دستاوردهایشان میپردازند.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، نوشتن کتابهایی در مورد زنان نیز در راستای حرکتهای پیش رو برای باز کردن راه در جهت شکوفایی استعدادها و فرصتهایی که در انتظار نسل آینده زنان است؛ قرار میگیرد.
با توجه به اینکه کتابهای بسیاری در حوزه زنان نوشته شده است و مجالی برای معرفی تمام آنها نیست به معرفی چند مورد از این کتابها به صورت خلاصه میپردازیم که فهرست این کتابها به شرح زیر است.
رازوری زنانه
«رازوری زنانه» را بتی فریدان که به کار روزنامهنگاری مشغول بود به تحریر درآورده است. این کتاب رکوردهای زیادی را زمانی که انتشار پیدا کرد در سال 1963 شکست و توانست پس از اولین چاپ، به چاپهای متعدد برسد و به چند زبان زنده دنیا ترجمه شود.«
«بتی فریدان» در راهاندازی موج دوم جنبش فمینیسم نقش موثری داشته و موسس سازمان ملی زنان آمریکا نیز هست که یکی ازمهمترین اهداف آن تامین سرمایههای مالی برای تحصیل دختران زنان آمریکا است. تالیف کتاب «رازوری زنانه» باعث شد که فریدان به یکی از چهرههای شاخص قرن بیستم تبدیل شود.
ایده نوشتن این کتاب زمانی به ذهن فریدان رسید که به طور اتفاقی و در دیدار با همکلاسیهایش دریافت که بسیاری از آنها از زندگی خود به عنوان زن در جامعه رضایت ندارند؛ او با تمرکز بر ناخشنودی زنان خانهدار طبقه متوسط آمریکا و البته به ظاهر خوشبخت، دریافت که اکثر آنان از مشکل رازآلودی رنج میبرند که به طور مطلق ریشههای روانشناسانه ندارد و از شرایط آنان در خانه و خانواده ناشی میشود.
کتاب «رازوری زنانه» در چهارده گفتار، بحران هویت زنان خانهدار آمریکایی را مورد بررسی قرار میدهد و با طرح بحثهایی همچون طرح ماهیت مسئولیت خانگی به گونهای که جایگزین مسئولیت اجتماعی شود، زن خوشبخت یعنی زن خانهدار با داشتن چند فرزند قد و نیم قد، نظام آموزشی جنسگرا در دانشگاهها، ساز و کار نظام حاکم، در ساختن ابزارآلات پیچیدهتر خانهداری و ... سامان یافته است.
بخشی از متن این کتاب به شرح زیر است: «اگر به تربیت میلیونها مادر جوانی ادامه بدهیم که بدون هیچ هویت فردی و هیچ تعریفی از توانمندیهای شخصیشان، تنها محصور در چارچوبهای خانه هستند و به این دلیل درکی از بنیاد ارزشهای فردی نداشته و قادر نیستند این مهم را به فرزندانشان نیز انتقال دهند، به سادگی در دام از دست دادن فضای انسانی افتادهایم».
این کتاب در ایران هم به همت دکتر فاطمه صادقی و گروه مترجمان، ترجمه و توسط انتشارات «نگاه معاصر» وارد بازار نشر شد.
دفترچه ممنوع
«دفترچه ممنوع» نام کتابی است که آلبا دسسپدس آن را نوشته است. دسسپدس شاعر و روزنامهنگار ایتالیلیی است که از او به عنوان یکی از پیشگامان نهضت فمنیست در ایتالیا یاد میشود.
«آلبا دسسپدس» برای بیان عقاید خود و تاکیدش بر برابری زنان و مردان تلاشهای بسیاری کرد و در پی نمایاندن ظلم و خشونتی بود که بر زنان وارد میشود، به همین دلیل سعی داشت از دریچه ادبیات به مشکلات زنان اشاره کند.
« دفترچه ممنوع» داستان زنی چهل ساله است که به دنبال گوشهای خلوت و دنج میگردد تا بتواند تنها باشد و چیزهایی بنویسد، اما چنین مکانی را نمییابد. سروصدای بچهها و شوهر او را عاصی کرده، سرانجام او به دفترچه خاطراتی پناه میبرد که بتواند در آن حرف دل خود را بزند و اندکی بیاساید. دفترچهای که با نگرانی از اینکه روزی اعضای خانوادهاش از وجود آن مطلع شوند، در اتاقش پنهان میکند و به دنبال فرصتی میگردد تا با آن خلوت کند و رازهای مگوی خود را در آن بنویسد.
این کتاب داستان بسیار سادهای را دنبال میکند، اما جملاتی پُرمفهموم و قابل تأمل دارد و شاید به این دلیل باشد که برای مادران ایرانی بسیار ملموس است. سختیهای دوران جنگ و پس از آن، تفاوت میان نسلها و وظایف بسیاری که بر دوش یک مادر است، وجه مشترک میان زندگی این مادر ایتالیایی و مادر ایرانی است.
«دفترچه ممنوع» عنوان داستانی است که به زیبایی، در ضمن وقایعی که در یک خانواده چهار نفره ایتالیایی اتفاق میافتد، شما را متوجه موضوع مهمی چون «شکاف میان نسلها » میکند؛ شکافی که نگرانیهای زیادی برای والدین به همراه دارد.
بخشی از این کتاب به شرح زیر است: تنها چیزی که باعث اطمینان هر مردی به زندگی میشود، عشق یک زن است، میل به اینکه بهخاطر او و برای بهدستآوردنِ او قوی باشد.
این کتاب را بهمن فرزانه ترجمه و انتشارات بدیهه منتشر کرده است.
اتاقی از آن خود
«اتاقی از آن خود» نوشته ویرجینیا وولف نوسنده و منتقد انگلیسی است. وولف نویسنده رمانهای تجربی است که سعی در تشریح واقعیتهای درونی انشان دراد.
نظرات فمینیستی او در قالب مقاله ونقد در قرن بیستم تحولی در نظریات جنبش زنان پدید آورد و او در قالب نویسنده و منتقد درباره زنان هنرمند و آنهایی که از تنگناها و محدودیت زمان خود رنج بردهاند مقالات تاثیرگذاری نوشته است.
کتاب «اتاقی از آن خود» یکی از کتابهای مشهور ویرجینیا وولف است با نثر خاصی نوشته شده و در نثر مدرنیستی سبک جدیدی ایجاد کرده است.
ویرجینیا وولف در کتاب« اتاقی از آن خود» راوی اول شخصی است که برای نگارش مقالهاش، به جستجو میپردازد و در این میان واقعیّتهایی را در مورد نویسندگی زنان، موقعیت زنان و وظیفهی کنونی آنان در راستای اثبات خویشتن و رسیدن به جایگاه اصلیشان، به شیوهای جذاب و گیرا، آنگونه که حوصلهی خواننده غیرحرفهای سر نرود، در اختیار مخاطب قرار میدهد و با طنزی دلنشین به نقد جامعهی مردسالار و همچنین ارائه راهکار میپردازد.
در بخشی از این کتاب میخوانید، « داستان باید به حقایق نزدیک باشد و هرچه واقعیتها حقیقیتر باشند داستانهای بهتری از آب در میآید، این چیزی بود که به ما گفتهاند. خب، پاییز بود و برگها هنوز زرد بودند و از درختان به زمین میریختند، فقط کمی تندتر از گذشته، چرا که اکنون شب شده بود (درست ساعت هفت و بیست و سه دقیقه) و باد ملایمی (دقیقا از سمت جنوب غربی) میوزید. ولی، گذشته از همهی اینها، چیز عجیبی در کار بود.»
جنگ، چهره ی زنانه ندارد
«سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ» نویسنده و روزنامهنگار بلاروسی است که کتاب«جنگ، چهره زنانه ندارد» را به رشته تحریر درآورده است.
الکسیویچ اولین نویسندهی تاریخ است که به خاطرِ نوشتههایش در ژانر مستندنگاری جایزه ادبی نوبل را از آن خود کرده است؛ دلیل شهرت الکسیویچ عنوان روزنامه نگار، نوشتن و روایت در مورد رویدادهای کشورش چون جنگ جهانی دوم، جنگ شوروی و افغانستان، سقوط اتحاد جماهیر شوروی، فاجعهی چرنوبیل و گفتوگو و مصاحبه با شاهدان این واقعه است.
کتاب «جنگ، چهرا زنانه ندارد» روایت پر فراز و نشیب الکسیویچ است از روزگار و خاطرات زنانی که در ارتش اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم جنگیدند و حال بعد از سالها از کابوسها و تنهاییشان میگویند.
این نویسنده بلاروسی چند صد نفر از این زنان را مییابد و با تمام آنها از هر قشری که هستند صحبت میکند، خاطرات زنانی که پوتین پوشیدهاند و در مخلوطی از خاک، خون و ترس زنده ماندهاند را با تدوینی درست کنار هم میچیند و کلیتی میسازد که پرهیاهو و صامت است.
این کتاب مادری را به ما نشان میدهد که برای عبور از خط بازرسی آلمانها فرزندش را نمک اندود میکند تا سربازان از تب او به بهانهی بیماری تیفوس بهراسند تا او بتواند در قنداق کودکش با پوست ملتهب سرخ شده برای پارتیزانها دارو ببرد.
الکسیویچ از تجربیات روزنامهنگاری خود برای تالیف این کتاب بهره گرفته است، او شیوه مصاحبه و انتقال بیکم و کاست توصیفات شاهدان عینی را برای انتقال نگاه زنانه به جنگ را برگزیده است.
کتاب «جنگ، چهره زنانه ندارد» روایت جنگ جهانی دوم از زبان زنان روسی است، زنانی که تجربه حضور در جنگ جهانی دوم را داشتهاند. نویسنده سعی کرده است در لابهلای سطرهای این کتاب صداها و نالههایی که تا به حال شنیده نشده است را به گوش خواننده برساند و برخی از زوایای پنهان جنگ را در این کتاب روشن میکند.
بخشی از این کتاب به این شرح است،«... لشکر نیروهای مردمی شکل گرفت و ما چندتا دختر رو هم برای خدمت توی گردان خدمات پزشکی گرفتن.
به عمهام زنگ زدم: دارم میرم جبهه.
صدای جدی عمه رو شنیدم که گفت: بدو بیا خونه ببینم. ناهارت سرد شد!
گوشی رو قطع کردم. البته بعدش دلم براش خیلی سوخت، خیلی. محاصرهٔ شهر شروع شد، محاصره وحشتناک لنینگراد، زمانی که نصف جمعیت شهر مُردن، اون تنها موند، تنهای تنها.»
این کتاب را عبدالمجید احمدی ترجمه و نشر چشمه روزانه بازار کرده است.
ما همه باید فمینیست باشیم
« ما همه باید فمینیست باشیم» نام کتابی است که عنوان پرفروشترین کتاب آمازون را در حوزه مطالعات عمومی جنسیتی را که توسط چیماماندا انگوزی آدیشی نوشته شده است را به یدک میکشد.
«چیماماندا انگوزی آدیشی» نویسنده و فعال حقوق زنان نیجریهای- آمریکایی است که در این کتاب درباره مفهوم فمینیسم و لزوم بازنگری در نقش زنان در جامعه سخن گفته است.
این نویسنده نیجریهای با نوشتن کتابهای زیادی توانسته جایزههای زیادی را دریافت کند؛ کتابهای او به 30 زبان زنده دنیا ترجمه شده است ئ در دفاتر نشر متفاوتی مانند «نیویورکر»، « گرانتا»، «او هنری»، « پرایز استوریز»، « فاینانشیال تایمز» و « زوئتروپ» به چاپ رسیده است.
«چیما آدیشی» برنده جایزههای هورستون-رایت، نویسندگان کشورهای مشترکالمنافع و همچنین کتاب «نیمی از خورشید زرد» او نامزد دریافت کتاب بینالمللی از سوی منتقدان و کتاب قابل تقدیر نیویورک تایمز و کتاب «آمریکانا» او برنده ی جایزه ی بین المللی از نگاه منتقدان و از نظر نیویورک تایمز، واشنگتن پست، شیکاگو تریبون و اینترتینمنت ویکلی به عنوان بهترین کتاب سال انتخاب شد.
به گفته نویسنده کتاب «همه ما باید فمینیست باشیم»، این کتاب نسخهی اصلاحشدهای است از سخنرانی «چیماماندا انگوزی آدیشی» در دسامبر سال 2012 در «تد اکسوستون» که یک کنفرانس سالانه با محوریت آفریقا است.
او در این کتاب گفته است، فمینیست به معنای برتری زنان بر مردان نیست، بلکه فمینیست بودن تنها به معنای این است که حق و حقوق زنان در تمام زمینهها اعم از اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، ادبی و حتی در زندگی مشترک مورد توجه قرار گیرد.
در پشت جلد این کتاب آمده است که « فرهنگ مردم را نمی سازد، این مردم هستند که فرهنگ را می سازند. اگر این حقیقت داشته باشد که انسانیت زنان در فرهنگ ما وجود ندارد، باید آن را در فرهنگ خودمان جای بدهیم و نهادینه کنیم.»
آدیشی در کتابش از همه ما دعوت میکند که فمینیست باشیم، به این معنا که حقوق اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مساوات جنسیتی زنان را باور داشته باشیم و برای این برابری تلاش کنیم.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: «ما به دخترهایمان شرم و حیا را میآموزیم. پاهایت را بپوشان. خودت را جمع و جور کن. ما این احساس را که شما از بدو تولدتان زن و ذاتا گناهکار هستید را در آن ها پرورش می دهیم. وقتی که دخترها رشد میکنند و تبدیل به زنها میشوند نمیتوانند از تمایلاتشان بگویند، آنها سکوت اختیار میکنند و نمیتوانند صادقانه از آن چه که بدان فکر میکنند حرف بزنند و تظاهر کردن و دروغ گفتن را به شکل هنرمندانهای به نمایش میگذارند.»
«گروهی از مردها احساس میکنند که به وسیلهی ایدهها و نظرهای فمینیستی مورد تهدید قرار گرفتهاند. من فکر میکنم که این ایده به شیوهی بزرگ شدن آن برمیگردد و این که اگر آنها به عنوان مرد، مسئول و رئیس نباشند. برخی دیگر از مردان هم با گفتن این جواب خودشان را قانع میکنند: قبول این موضوع جالب است اما من فکر نمیکنم که از آن خوشم بیاید. من حتی در مورد جنسیت فکر هم نمیکنم...» از دیگر بخشهای این کتاب است.
همچنین کتاب « مانیفست یک فمنیست در پانزده پیشنهاد» یکی از دیگر از کتابهای مشهور این نویسنده نیجریهای است که شامل 15 پیشنهاد است که ابتدای هر پیشنهاد چنین شروع میشود « به دخترت بیاموز» و شامل نکاتی دقیق و کاربردی در زمینه تبیین نقشهای فراجنسیتی کودکانو و گاه بزرگسالان است.
در بخشی از این کتاب میخوانید، « به او یاد بده که عاشق کتاب باشد. بهترین روش براى کتاب خوان شدن او این است که تو را در آن حال ببیند. وقتى تو مشغول خواندن باشى، درک مى کند که خواندن ارزشمند است، حتى اگر او به مدرسه نرود و فقط کتاب بخواند، قول مى دهم داناتر از کودکى شود که تحت محدودیت هاى آموزش و پرورش، درس و کتاب مى خواند. کتاب ها به او کمک مى کنند تا دنیا را بهتر بشناسد و آن را به چالش بکشد، به او کمک مى کنند تا خودش را بهتر بیان کند و راحت تر بتواند رسالت آینده ى خویش را انتخاب کند...»
از «چیماماندا انگوزی آدیشی» به عنوان نویسندهای نترس یاد میشود که در تمام آثارش هرگونه تبعیض نژادی، به ویژه تبعیض جنسیتی را به چالش میکشد.
این کتاب را فاطمه باغستانی ترجمه و نشر کولهپشتی منتشر کرده است.
یادداشت از سماسادات علویمقدم؛ ایسنا- منطقه خراسان
انتهای پیام
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/142085/