/ اخلاق در قرآن/
نگاهی به چند موضوع اخلاقی در سوره نساء
علمي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - آیات 148 و 149 در سوره مبارکه نساء از جمله آیاتی است که دربردارنده نکات و دستورات اخلاقی قرآن در خصوص اظهار نیکیها در برابر بدیها و نکوهش بدگویی است.
در آیات 148 و 149 سوره مبارکه نساء میخوانیم: «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول إ لا من ظلم و کان الله سمیعا علیما(148) إن تبدوا خیرا أو تخفوه أو تعفوا عن سوء فإن الله کان عفوا قدیرا(149)؛ خداوند دوست ندارد کسى با سخنان خود بدیها را اظهار کند، مگر آن کسى که مورد ستم واقع شده باشد، خداوند شنوا و دانا است. (اما) اگر نیکیها را آشکار یا مخفى سازید و یا از بدیها گذشت نمایید(مجاز خواهید بود) خداوند بخشنده و توانا است (و با این که قادر بر انتقام است، عفو و گذشت مىکند).
عدم بدگویی و برملا ساختن عیوب
در تفسیر نمونه ذکر شده در این دو آیه اشاره به بخشى از دستورات اخلاقى اسلام شده و نخست میفرماید خدا دوست نمىدارد که بدگویى شود و یا عیوب و اعمال زشت اشخاص با سخن برملا شود. زیرا همانگونه که خداوند ستارالعیوب است، دوست ندارد که افراد بشر پردهدرى کنند و عیوب مردم را فاش سازند و آبروى آنها را ببرند. به علاوه مىدانیم هر انسانى معمولا نقاط ضعف پنهانى دارد که اگر بنا شود این عیوب اظهار گردد، یک روح بدبینى عجیب بر سراسر جامعه سایه مىافکند و بنابراین به خاطر استحکام پیوندهاى اجتماعى و هم به خاطر رعایت جهات انسانى، لازم است بدون در نظر گرفتن یک هدف صحیح پردهدرى نشود.
در ادامه آمده است که منظور از کلمه «سوء» هر گونه بدى و زشتى و منظور از «جهر... من القول» هر گونه ابراز و اظهار لفظى است؛ خواه به صورت شکایت باشد یا حکایت، یا نفرین، یا مذمت و یا غیبت و به همین جهت از جمله آیاتى که در بحث تحریم غیبت به آن استدلال شده، همین آیه است؛ ولى مفهوم آیه منحصر به غیبت نیست و هر نوع بدگویى را شامل مىشود.
در ادامه تفسیر نمونه میخوانیم: سپس به بعضى از امور که مجوز اینگونه بدگوییها و پردهدریها مىشود اشاره کرده و مىفرماید: «مگر کسى که مظلوم واقع شده» (الا من ظلم). لذا چنین افراد براى دفاع از خویشتن در برابر ظلم ظالم حق دارند اقدام به شکایت کنند و یا از مظالم و ستمگریها آشکارا مذمت، انتقاد و غیبت نمایند و تا حق خود را نگیرند و دفع ستم ننمایند، از پاى ننشینند. در حقیقت ذکر این استثناء به خاطر آن است که حکم اخلاقى فوق مورد سوء استفاده ظالمان و ستمگران واقع نشود و یا بهانهاى براى تن در دادن به ستم نگردد. روشن است در این گونه موارد نیز تنها به آن قسمت که مربوط به ظلم ظالم و دفاع از مظلوم است باید قناعت کرد و در پایان آیه، همانطور که روش قرآن است، براى این که افرادى از این استثناء نیز سوء استفاده نکنند و به بهانه این که مظلوم واقع شدهاند، عیوب مردم را بدون جهت آشکار نسازند مىفرماید: «خداوند سخنان را مىشنود و از نیات آگاه است ».(و کان الله سمیعا علیما).
اظهار نیکیها در برابر اظهار بدیها
آیه 149 این سوره به نقطه مقابل آیه قبل اشاره میکند. تفسیر نمونه در این مورد میگوید: آیه میفرماید اگر نیکیهاى افراد را اظهار کنید و یا مخفى نمایید مانعى ندارد(به خلاف بدیها که مطلقا جز در موارد استثنائى باید کتمان شود) و نیز اگر در برابر بدیهایی که افراد به شما کردهاند، راه عفو و بخشش را پیش گیرید، بهتر است. زیرا این کار در حقیقت یک نوع کار الهى است که با داشتن قدرت بر هر گونه انتقام، بندگان شایسته خود را مورد عفو قرار مىدهد. لذا در حقیقت آیه دوم از دو جهت در نقطه مقابل آیه اول قرار گرفته؛ نخست اظهار نیکیها در برابر اظهار بدیها و سپس عفو و بخشش در برابر کسانى که به آنها ستم شده است.
در تفسیر نور نیز درباره این آیه ذکر شده که هرجا که مظلوم در موضع قدرت قرار گرفت و عفوِ ظالم اثر تربیتی دارد، باید عفو کرد و هرجا سکوت، موجب ذلّت مظلوم و تقویت ظلم است، باید فریاد زد. به علاوه انتقام و قصاص، «حقّ» است و عفو و گذشت، «فضل» و به فرموده حضرت علی(ع)، بخشودن دشمن، سپاس چیره شدن بر اوست.«اذا قدرت علی عدوّک فاجعل العفو عنه شکراً للقدره علیه».
در تفسیر نمونه نیز آمده است: عفو و گذشت مخصوص موارد قدرت و پیروزى بر دشمن و شکست نهایى او است، یعنى در موردى که احساس خطر جدیدى از ناحیه دشمن نشود، بلکه عفو و گذشت از او یک نوع اصلاح و تربیت در مورد او محسوب شود و او را به تجدید نظر در مسیر خود وادارد. چنان که در موارد زیادى از تاریخ اسلام به چنین افرادى برخورد مىکنیم؛ اما در مواردى که خطر دشمن هنوز بر طرف نگشته و احتمالا گذشت، او را جسورتر و آمادهتر مىکند، یا این که عفو و گذشت یک نوع تسلیم و رضایت به ظلم محسوب مىشود، هیچگاه اسلام اجازه چنین عفوى را نمىدهد و هرگز پیشوایان اسلام در چنین مواردى راه عفو و گذشت را انتخاب نکردند.
در بخش دیگری از تفسیر نور در رابطه با دو آیه فوق میخوانیم که باید نسبت به خوبیها مشوق بود و نسبت به بدیها، بخشاینده: «إِنْ تُبْدُوا خَیْراً ... أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ»، از طرفی همانگونه که بیان شد، گاهی ظلمستیزی و فریاد، ارزش و گاهی عفو و بخشش ارزش خواخد بود: «تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ» و در نهایت این که عفو از موضع قدرت، ارزشمند است: «عَفُوًّا قَدِیراً».
انتهای پیام
-
سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۱:۵۱ AM
-
۹۸ بازديد
-
ایسنا
-
سوره نساء
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/153707/