پیام خراسان

آخرين مطالب

/خیابان‌نوشت/4

یک هرج‌ومرج کاملاً معمولی اجتماعي

  بزرگنمايي:

پیام خراسان - ساعت 8:15 دقیقه صبح است و هنوز در هنرستان بیست‌وسه‌ام؛ مانند تمام روزها، امروز هم دیر شد.
با عجله گام‌های بلندی برمی‌دارم تا زودتر به مقصد برسم. به سمند سفیدی که سپرش را مماس با در ورودی پارکینگ کرده برخورد می‌کنم. مجبور می‌شوم مسیرم را کج کنم و ادامه راه را از داخل خیابان بروم.
به خیابان اصلی می‌رسم، منتظرم تا خیابان خالی شود که بتوانم از روی خط عابر پیاده رد شوم. این‌پا و آن‌پا می‎‌کنم؛ دریغ از یک ترمز پشت خط عابرپیاده. راننده‌ها من را که می‌بینند، پایشان را بیش‌تر روی پدال گاز فشار می‌دهند.
ساعت 8:25 دقیقه، ایستگاه اتوبوس بلوار صارمی
این ایستگاه صرفاً یک تابلو است و جایی برای نشستن نیست. سرتاسر زیر تابلوی «ایستادن مطلقاً ممنوع» ماشین پارک شده. از آن‌جا که برای توقف اتوبوس جایی نیست، راننده مجبور می‌شود بعد از ایستگاه و نزدیک به مرکز خیابان ایست کوتاهی داشته‌باشد. پشت سرش چند ماشین روی ترمز و بوق می‌زنند و ترافیکی شکل می‌گیرد.
وارد اتوبوس می‌شوم. من‌کارت می‌زنم، خطا می‌دهد. شارژ ندارد. از کسی خواهش می‌کنم تا برایم کارت بزند، اما کسی این کار را نمی‌کند. راننده از آن طرف داد می‌زند، کارتت شارژ نداشت و شروع به راه‌افتادن می‌کند و بعد از من هم فرد دیگری وارد اتوبوس می‌شود و بدون اینکه کارتش را به دستگاه نزدیک کند، روی صندلی‌اش می‌نشید.
ساعت 8:55 دقیقه، ایستگاه پارک ملت
از اتوبوس پیاده می‌شوم. پول نقد به راننده می‌دهم و به راهم ادامه می‌دهم. دست‌فروشان در ورودی مترو بساطشان را پهن کرده‌اند. چند جوان جلوی در آسانسور مترو ایستاده‌اند. مردم روی خط سبز دوچرخه راه ‌می‌روند. دوچرخه‌سوار مجبور می‌شود خارج از لاین مخصوص به خود حرکت کند.
جلوتر، مادر و دختری از دانشکده دندانپزشکی بیرون می‌آیند. پانسمان مادر در دهانش دیده می‌شود. کنار درختی می‌ایستند و پانسمان را آن‌جا می‌اندازند. دختر هم کیکی باز می‌کند و پوسته‌اش را کنار همان پانسمان رها می‌کند و راه می‌افتند.
هنوز رفتار آن دختر و مادر را هضم نکرده‌ام که متوجه دود سیگار پسر جوانی می‌شوم که جلوتر از من راه می‌رود. باد، دود دست دوم سیگارش را به صورتم می‌زند. سرعتم را بیشتر می‌کنم تا از او عبور کنم.
ساعت 15:50 دقیقه، دانشگاه فردوسی
از در دانشکده دندانپزشکی به سمت زیرگذر می‌روم. به ایستگاه متروِ پارک ملت می‌رسم. روی صندلی می‌نشینم تا به مترو بعدی برسم. مترو می‌آید. خانمی جلوی من ایستاده، هنوز دکمه سبز نشده چندین‌بار فشار می‌دهد، مسافران قصد پیاده‌شدن دارند، تجمع افراد باعث می‌شود تا افرادی که به مقصد رسیده‌اند به سختی پیاده شوند. یک نفر هلم می‌دهد تا سریع‌تر سوار شود. 
وارد واگن ویژه بانوان می‌شوم. به واگن کناری آقایان نگاه می‌کنم؛ تا نیمه، بانوان نشسته‌اند. این سمت، دختر جوانی روی صندلی کتابش را باز کرده و تمریناتش را حل می‌کند. آن طرف‌تر پیرزنی که پوشه بزرگی که روی آن MRI نوشته شده در دستش است و به در ورودی واگن تکیه داده‌است. دستم را از میله وسط می‌گیرم. به ایستگاه شریعتی می‌رسم. جلوی در، خانم سی و چند ساله‌ ایستاده و همه پشت سر او منتظرند که در باز شود و متوجه می‌شویم که قصد پیاده‌شدن ندارد. صدای آهنگ هدفونش را می‌شنوم. بعد از 30 ثانیه کنار می‌رود و با عجله مجبور به پایین‌انداختن خودمان می‌شویم. همزمان از سمت مخالف، افراد با عجله بیشتری وارد واگن می‌شوند.
ساعت 16:15 دقیقه، خروجی خیابان دانشگاه ایستگاه شریعتی
از پله‌ها بالا می‌روم، یک عده از سمت چپ پایین می‌آیند و عده‌ای از سمت راستِ پله! زیگ‌زاگی با عجله پله‌ها را طی می‌کنم و به خیابان دانشگاه می‌رسم. در پیاده‌رو هم باید مسیرم را پیاپی عوض کنم و عده‌ای مجبورند تا از روی خط مسیر ویژه نابینایان راه بروند. یک موتور از داخل خیابان برای ردکردن ترافیک وارد پیاده‌رو می‌شود. دستش روی بوق است و مردم را یکی یکی رد می‌کند.
ساعت 16:28 دقیقه، چراغ قرمز عابر پیاده چهارراه دکترا
به چهارراه دکترا می‌رسم، چراغ برای ماشین‌ها سبز می‌شود. می‌ایستم تا چراغ قرمز شود. چند نفر دیگر هم منتظرند. پسر جوانی خودش را از لابلای ماشین‌ها رد می‌کند و به آن سمت چهارراه می‌رود. چراغ برای عابران سبز می‌شود و از چهارراه رد می‌شویم. از کنار آن پسر جوان عبور می‌کنم.
از کنار عابر بانک رد می‌شوم. چشمم به مردی که در حال کارکردن با دستگاه عابر است می‌افتد. فرد پشت‌سرش فاصله کمی با او گرفته؛ به صورتی که احتمالاً توانایی خواندن باقی‌مانده حسابش را دارد.
ساعت 16:35 دقیقه بازار کتاب گلستان
وارد بازار می‌شوم و با عجله ادامه مسیرم را طی می‌کنم. پارکینگ بازار که برای مشتریان است پر است از ماشین‌هایی که برای چندین ساعت توقف کرده‌اند. مردی با سبد خریدش به بیرون از بازار می‌رود و راه بیشتری را طی می‌کند تا به اتومبیلش که بیرون از بازار پارک شده برسد. خریدهایش را داخل ماشین می‌گذارد و دوباره سبد را به بازار می‌رساند. 
به کتاب‌فروشی مورد نظرم می‌رسم. به قفسه‌های پر و خالی نگاه می‌کنم. با خودم می‌گویم این همه هرج‌ومرج، تربیت‌نیافتگی و تجاوز به حقوق همدیگر طبیعی است؟ اصلاً ما چگونه می‌توانیم با این حجم بی‌ملاحظگی و بی‌مبالاتی، در این شهر زندگی کنیم؟ احتمالاً پاسخش خیلی سخت نیست. ما عادت کرده‌ایم. ما به بی‌احترامی به یکدیگر و نادیده‌گرفتن قانون عادت کرده‌ایم. البته که من هم فرق زیادی با بقیه ندارم.
سارا حاتمی، خبرنگار ایسنا- منطقه خراسان
انتهای پیام

لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/157990/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

باغ‌های زیرکوه زیر آب

رواناب‌هایی که به‌نفع افغانستان از کشور خارج می‌شوند!

افتتاح کارگاه دوخت لباس شیرخوارگان حسینی در مشهد مقدس

حال و هوای بارانی حرم مطهر امام مهربا‌نی‌ها

ثبت بیشترین بارندگی در حاجی آباد زیرکوه با 62 میلی متر

دومین نشست کارگروه ملی امام رضا(ع) برگزار شد

سردار فدوی: صهیونیست‌ها با حمله به کنسولگری حماقت کردند و باید تنبیه اساسی می‌شدند

انجام عمل بسته دریچه آئورت برای اولین‌بار در غرب کشور

کشف بیش از 7 تن برنج تقلبی در شهرستان مشهد

انجام عمل بسته دریچه آئورت برای نخستین‌ بار در غرب کشور

فیلم| فریاد‌های این زن به خاطر 400 هزار تومان، مشهد را لرزاند

اتصال جاده گردشگری گلمکان به گلبهار

شناسایی 100 کودک مبتلا به اوتیسم در نیشابور

1200 شعبه اخذ رای در مرحله دوم انتخابات مجلس در مشهد و کلات فعال می‌شوند

تشخیص سرطان از یک قطره خون طی چند دقیقه

اتخاذ تدابیر لازم برای برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران

تشکیل یک استان جدید تصویب شد

توضیحات قوه قضاییه درباره حکم توماج صالحی

آخرین وضعیت جاده‌های کشور؛ امروز پنجشنبه 6 اردیبهشت / ترافیک سنگین در محور چالوس

روند روبه رشد صادرات خراسان شمالی

سرمایه گذاری دو هزار میلیاردی درشهرستان گرمه

مسدود شدن برخی از محورهای خراسان جنوبی در اثر سیلاب

شرکت چدن خوسف، نقش به‌سزایی در رونق خراسان جنوبی دارد

تیر، فرصت دوم برای جاماندگان کنکور سراسری در خراسان جنوبی

هوای بارانی در انتظار نیمه شرقی کشور

اشک مادران روستای نوده در جاماندن فرزندانشان از کنکور

عملیات تخلیه سیلاب در شهرستان زیرکوه ادامه دارد

زیرکوه در محاصره سیلاب

آیت‌الله شیرازی در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شد

شکسته شدن 2 سد خاکی/ سیلاب در حاجی آباد زیرکوه جاری شد + عکس

آبگیری 30 درصد از تالاب کجی نمکزار نهبندان

88 مدرسه شهرستان بیرجند دو نوبته است/نیاز به 109 کلاس درس

خداوند در حادثه صحرای طبس نصرت خود را آشکار کرد

کشف 50 تن رب غیر مجاز در تربت حیدریه

حضور مرد سرشناس و بانفوذ در پرونده قتل چشم‌آبی‌ها | زوایای جدید از قتل تکان‌دهنده یک مرد در بزرگراه + تصاویر بازسازی صحنه قتل

آغاز به‌کار جشنواره تیتر دانشجویی کشور در مشهد

توانمندسازی مددجویان هدف اصلی کمیته امداد است

400 هزار مترمربع معابر روستاهای خراسان شمالی آسفالت شد

تخلیه برخی از روستاهای شهرستان زیرکوه به علت سیلاب

لزوم بسیج همه دستگاه‌ها و اقشار برای تجلیل و تکریم معلمان

افزایش اعتبار هنرستانهای خراسان شمالی /هنرستان ها باعث رشد اقتصادی منطقه می شود

بیش از سه هزار و 500 دوز واکسن سرخک در خراسان رضوی تزریق شد

ویدیو/ امدادرسانی نیروهای هلال‌احمر خراسان‌ جنوبی به مناطق متأثر ‌از سیل و آب‌گرفتگی

فیلم/ هواشناسی؛ بارندگی در کرمان شدید است؛ مردم خراسان جنوبی منتظر بارش‌های سیل‌آسا باشند

انسداد محورهای مواصلاتی در خراسان جنوبی در اثر سیلاب

ضرورت بسیج همه دستگاه‌ها و اقشار برای تجلیل و تکریم معلمان

آخرین وضعیت سیلاب در زیرکوه خراسان‌جنوبی؛ کنکوری‌ها با کمک ارتش به آزمون رسیدند

(ویدیو) کنایه واعظی به آمار‌های غلط دولت رئیسی؛ مردم بهترین قاضی هستند

لزوم وجود مدیریت واحد مرزی به منظور جلوگیری از توقف زیان‌بار کامیون‌ها

ارتقای روابط تجاری با افتتاح یک مسیر ریلی جدید + فیلم