پیام خراسان

آخرين مطالب

سوسن شریعتی مطرح کرد؛

علی شریعتی؛ جملات قاتل او و پرونده‌ای که همچنان باز است فرهنگي

  بزرگنمايي:

پیام خراسان - سوسن شریعتی به تشریح دیدگاه‌های خود در مورد اندیشه‌ها و مولفه‌های مختلف آرا و زندگی علی شریعتی و تاثیرات او بر نسل‌های مختلف جامعه ایرانی در چند دهه اخیر پرداخت. 
این پژوهشگر و محقق با حضور در تحریریه ایسنا- منطقه خراسان، در رابطه با دیدگاه‌های علی شریعتی اظهار کرد: شریعتی معروف به بیان جملات قاتل است. درواقع این اتهام به وی وارد است که برخی از جملاتش خشن و رادیکال بوده و در عین حال، تذکری از حقیقت در آن نهفته است. شریعتی در دانشگاه، درس تاریخ به‌ویژه تاریخ اسلام و ایران پس از اسلام را تدریس می‌کرده؛ او از دو «ت» بیزار بود یکی تاریخ و دیگری «تقی‌زاده». در واقع این جملات نقدی است به بخشی از تاریخ که تا پایان قرن نوزدهم و پیش از روی کار آمدن مکتب آنال مطرح می‌شد.
شریعتی منتقد به درک پوزیتیویستی از تاریخ بود
وی افزود: علی شریعتی به مکتب پوزیتیویسم نقد می‌کرده است؛ چراکه این مکتب، تاریخ را تنها تاریخ ثبت‌شده اربابان و بزرگان می‌داند؛ یعنی هرجا که اثر و سندی است جزو تاریخ محسوب می‌شود و جایی که اثر و سندی نباشد، تاریخی نیز وجود نخواهد داشت؛ بنابراین تاریخ زنان، محرومان، بردگان و... نادیده گرفته می‌شود و اینجاست که شریعتی از این نوع تاریخ، بیزار است. چنین دیدگاهی موجب می‌شود که تاریخ به‌مثابه دانش تا اواسط قرن بیستم از منظرهای گوناگونی مورد حمله قرار بگیرد.
شریعتی ادامه داد: مکتب آنال در قرن بیستم در اروپای غربی مطرح شد و درک پوزیتیویستی از تاریخ را مورد پرسش قرار داد. این مکتب مطرح می‌کرد که تاریخ، تنها محدود به شاهان، بزرگان، قدیسان و... نمی‌شود؛ بنابراین برای بازسازی امر دیروزی نیازمند نگاه به دیروز هستیم و برای اینکه بتوانیم ادعا کنیم که به دیروز وفاداریم بایستی نسبت به تمامی خاموش‌ها، به ثبت نرسیده‌ها رویکرد علمی داشته و همگی آن‌ها را برای بازسازی امر دیروزی فرابخوانیم.
قدرت به کنترل حافظه و دیروز می‌پردازد
این تاریخدان با اشاره به دیدگاه‌های برخی از بزرگان مکتب آنال گفت: بزرگان این مکتب چون مارک بلوخ توضیح می‌دهند برای بازسازی دیروز بایستی دریچه جدیدی ایجاد کرد که محدود به بزرگان، قدیسان و تاریخ مذهب نبوده و فراگیرتر از آن باشد. از آنجا که یکی از رقبای تاریخ، قدرت است؛ بنابراین این قدرت در موقعیت جوامعی چون ایران به کنترل حافظه و دیروز می‌پردازد؛ زیرا برای ثبت خاموش‌ها و ناشناخته‌شدگان ترس و اضطراب دارد. هنگامی که تاریخ در کنترل و اختیار قدرت و سیاست باشد ما کمتر با آن روبه‌رو هستیم درنتیجه این دانش مجبور است برای بازسازی امر دیروزی از حافظه‌ها و داده‌های شفاهی استفاده کند؛ بنابراین رقیب قرائت رسمی تاریخ، حافظه‌ها هستند.
شریعتی خاطرنشان کرد: در کنار تاریخ به ثبت رسیده شده، تاریخ غیررسمی نیز وجود دارد و از طریق یاد آوری نوعی موازی‌سازی را ایجاد می‌کند تا فراموش نشود و در زمان روی کار آمدن قدرت بعدی فراخوانده شده و به ثبت برسد. اتفاق خوبی که با روی کار آمدن مکتب آنال روی می‌دهد فراخواندن حافظه‌ها است تا از آن‌ها به‌عنوان منبعی برای بازسازی تاریخ یا امر دیروزی استفاده شود. 
وی با بیان اینکه «ایراد حافظه‌ها گزینشی، عاطفی و لابراتوار بودن است» تصریح کرد: حافظه‌ها یک بار برای همیشه به ثبت نمی‌رسند، بلکه دستکاری می‌شوند؛ درنتیجه اگرچه بایستی آن‌ها را فراخواند، اما باید توجه داشت که برای بازسازی دیروز، نیازمند چند منبع هستیم که خاطرات نیز جزو این منابع هستند. درواقع اقدامی که مکتب آنال انجام داد افزایش منابع بازسازی بود، حتی سکوت‌ها نیز منبعی برای بازسازی امر دیروزی محسوب می‌شوند. 
این پژوهشگر با اشاره به کنترل تاریخ توسط قدرت در جامعه ایران بیان کرد: متأسفانه همیشه در جامعه ما قدرت به کنترل و نظارت بر بازسازی امر تاریخی پرداخته است؛ بنابراین ما دیروز خود را نیمه کاره، از خلال حافظه‌ها و از طریق می‌گویندها به یاد می‌آوریم. اتفاق نامناسب دیگری که در طول سال‌ها در ایران رخ داده چاپ اسناد تاریخی است. باید توجه داشت که سند، تاریخ نیست بلکه باید نسبت به آن رویکرد انتقادی وجود داشته باشد؛ زیرا گاهی وقت‌ها سند ساخته می‌شود. برای نمونه سندی که توسط ساواک برای علی شریعتی ساخته شده، سندی تاریخی محسوب نمی‌شود، بلکه باید نسبت به آن رویکردی انتقادی داشت.
تاریخ نتوانسته اعتبار علمی و اجتماعی خود را به‌دست آورد
شریعتی تشریح کرد: متأسفانه امروز سند را با تاریخ یکی می‌انگارند و این امر منجر شده در طول 30 سال اخیر با حجم وسیعی از اسناد روبه‌رو شویم. درواقع درباره تاریخ ما کار پژوهشی و مطالعاتی وجود ندارد، اما تعداد سندهای موجود بسیار زیاد است؛ سندی که در بیشتر موارد با هدف افشاگری چاپ می‌شود. درنتیجه همچنان این موضوع باقی می‌ماند که تاریخ چیست؟ تاریخ تنها سند یا قدرت و سیاست نیست. حال آنکه ما با بیماری به‌عنوان کنترل قدرت، حافظه‌های پراکنده و ثبت نشده و اسنادی که قصد دارند دیروز را به‌صورت جدا از هم و تکه تکه ارائه دهند، روبه‌رو هستیم. باید اذعان کرد که تاریخ نتوانسته اعتبار علمی و اجتماعی خود را به‌دست آورد، حال آنکه این دانش دارای حیثیتی مدنی است.

ایرانی‌ها به تاریخ 2500 خود می‌بالند، اما فاقد وجدان تاریخی هستند
وی با بیان اینکه «انسان مدنی، انسانی است که به یاد می‌آورد کیست؟» ادامه داد: ما ایرانیان همواره نسبت به تاریخ 2500 ساله خود فخر ‎می‌ورزیم، اما در عین حال معروف به نداشتن حافظه تاریخی هستیم؛ یعنی همه چیز را از صفر شروع می‌کنیم. این وضعیت، بدین معناست که ما تاریخ داریم، اما فاقد وجدان تاریخی هستیم و در به یاد آوردن تاریخ، دچار مشکلیم. باید توجه داشت که تاریخ هم به‌مثابه علم و هم به‌مثابه کاربردی که به لحاظ تربیتی داشته، دارای مشکل است؛ به همین دلیل است که شریعتی می‌گفت از تاریخ بیزار است.
شریعتی افزود: هر امر تاریخی، نوعی تفسیر بوده که در آن مفهومی به نام بی‌طرفی به پرسش گرفته شده است. ما تنها می‌توانیم نسبت به تاریخ و امر دیروزی رویکردی علمی داشته باشیم و این امر با علم متفاوت است. درواقع رویکرد علمی به‌معنای اثبات ابزارهای کار علمی است. از سویی دیگر باید تا جایی که امکان دارد نشان دهیم تنوع اسناد می‌تواند یک واقعیت را نشان دهد و بدان معنا نیست که نمی‌توان تفسیر دیگری را زیر سوال برد.
شریعتی در دهه 70 مورد هجمه‌های انتقادی شدید از سوی روشنفکران قرار گرفت
وی در پاسخ به این پرسش که شریعتی چه برداشتی از معلمی داشت که منجر به تأثیرگذاری بسیاری شده بود؟ گفت: به این پرسش می‌توان از دو دیدگاه پاسخ داد. در ابتدا باید تعریف خود را از دانش، علم، آکادمیک و آگاهی بدانیم. در دهه‌های 50 و 60 برای شریعتی می‌شده او را مورد ستایش قرار می‌دادند با این استدلال که شریعتی، آکادمی یا نظام را به نفع نهضت و به قصد انجام اقدامی استراتژی رها می‌کند و به امر اجتماعی به‌صورت کلان می‌نگرد. اما در دهه 70 مورد انتقادهای شدیدی از سوی بخشی از روشنفکران قرار می‌گیرد. درواقع برداشت آن‌ها از اندیشه‌های شریعتی چنین بود که نگاهی پوپولیستی داشته، آکادمی را رها کرده و حرف‌هایش فاقد منبع است. با وجود چنین دیدگاه‌های می‌توان بیان کرد بر سر اینکه او چگونه معلمی بود اختلاف نظر وجود داشته است.
وی در پاسخ به این پرسش که شریعتی به‌عنوان یک معلم چه نوع آگاهی را به مخاطب خود ارائه می‌داده است؟ اظهار کرد: به استناد گفته خود شریعتی، آگاهی که او به مخاطبانش ارائه می‌داده از جنس آتش پرومته است؛ یعنی آگاهی که اگر برای فردی ارائه شود، آتش در جانش می‌افکند. عده‌ای معتقدند که شریعتی در افراد شور ایجاد می‌کرده است؛ بدین معناکه صحبت‌های او احساساتی بوده و فرد را برمی‌انگیخته. پرسش اینجاست چگونه فردی که با شور تعریف می‌شود 40 سال بعد نیز همچنان سوژه بحث‌های نظری مهم و پژوهش‌های آکادمیک شده است. 
شریعتی نسبت به بوروکراسی بی‌اهمیت بود
این پژوهشگر توضیح داد: برخورد شریعتی با نهاد آکادمی و نظام، نشانگر این است که او فردی مناسب برای بوروکراسی ادارای نبوده چه در دوران دانشجویی‌اش و چه در زمانی که استاد دانشگاه بوده است. در این زمینه به او ایرادهای زیادی گرفته می‌شد. برای نمونه شریعتی در کلاس‌های درس خود حضور و غیاب نمی‌کرد، حال آنکه این امر از لحاظ امنیتی دارای اهمیت بود، برای اطلاع از اینکه اگر تروری در مشهد صورت گرفته توسط برخی از شاگردان شریعتی بوده که برخی از آن‌ها جزو چریک‌های فدایی بودند یا خیر؟ 
شریعتی؛ دیدگاهی استراتژیک به جامعه و دوره تاریخی ایران داشت
این تاریخ‌دان تصریح کرد: در جامعه ایران برای اندیشه‌های هیچ روشنفکری به اندازه شریعتی کتاب نوشته نشده است درواقع حدود 300 عنوان کار پژوهشی در ایران تنها درباره اندیشه‌های او نوشته شده. در این کتاب‌ها تحلیل‌ها و پرسش‌هایی در مورد اینکه آیا شریعتی مدرن بود یا پست‌مدرن؟ دیندار بوده یا بی‌دین؟ چه نوع ایدئولوژی داشته، شرقی است یا غربی؟ مطرح شده است. این شرایط نشان می‌دهد که تأثیرگذاری شریعتی بر افراد نمی‌تواند تنها برآمده از شور باشد. درواقع او دیدگاهی دورخیز و استراتژیک به جامعه، تمدن و دوره تاریخی ما داشت؛ درنتیجه امکان ندارد 36 جلد از آثار یک انسان شورمند به ترکی، عربی و انگلیسی ترجمه شود. 
100 هزار جلد، تیراژ کتاب‌های شریعتی در دهه 50
وی با بیان اینکه «شریعتی از سال 1347 تا 1352 در حسینیه ارشاد سخنرانی می‌کرد؛ بنابراین هر برداشت و دیدگاهی که ما از او در طی 40 سال اخیر داریم برگرفته از سخنانش در طول این 5 سال بوده است» افزود: چگونه گفته می‌شود شریعتی تنها برانگیزاننده شور در افراد است؟ او در سال 1350 از دانشگاه فردوسی مشهد اخراج ‌شد و به تهران آمد. دو سال پیاپی مشغول به سخنرانی و درس دادن در حسینیه ارشاد بود. گاهی 15 عنوان سخنرانی در طول یک ماه داشته که هیچ‌کدام تکرار دیگری نیست. شریعتی در طول این دو سال فاقد خانه، زندگی و کتابخانه بوده است. او برای سخنرانی‌هایش هیچ پولی دریافت نمی‌کرد و در آن زمان کتاب‌هایش تیراژی بالای 100 هزار داشت.
طباطبایی معتقد بود شریعتی رویکردی ایدئولوژیک و اسطوره‌ای داشته است
این پژوهشگر و محقق با طرح این پرسش که آیا شریعتی مصلحی اجتماعی بود یا متفکر؟ خاطرنشان کرد: باید توجه داشت که متفکر در وضعیت خلق است؛ بنابراین شریعتی یک متفکر بود. تردیدی نیست که شریعتی یکی از مهمترین رویکردهای اجتماعی، جامعه‌شناسانه و آسیب‌شناختی به جامعه ایران داشته است. از سویی دیگر مورخان این تردید را ایجاد می‌کنند که شریعتی اصلا مورخ نبوده و افرادی چون آقای طباطبایی نقد می‌کنند که شریعتی، رویکردی ایدئولوژیک و اسطوره‌ای نسبت به تاریخ داشته است. 
شریعتی از مخاطب می‌خواهد خودش را تغییر داده و بیاندیشد
سوسن شریعتی تشریح کرد: او بی‌تردید خطیبی ماهر بود که قدرت بسیج کلمه را داشت. تردیدی در این نیست که شریعتی با کلمات، اعجاز ایجاد کرده و منجر به ایجاد حرکت در افراد می‌شده است، اما باید دانست که این حرکت، شور تنها نیست، بلکه ارائه آگاهی‌ به افراد بوده که منجر به ایجاد یک اتفاق می‌شود. در واقع او برای مخاطبان خود یک مواجهه اگزیستانسیل ایجاد می‌کند و ایجاد چنین حرکتی در مخاطب صرفا به‌معنای اقدامی سیاسی نیست، بلکه شریعتی از مخاطب می‌خواهد خودش را تغییر داده و بیاندیشد.
این تاریخ‌دان تصریح کرد: جنسی از آگاهی وجود دارد که به اصطلاح در فرد، تکانه اگزیستانسیل ایجاد کرده و یک پس از آنی به‌همراه خواهد آورد؛ بدین معنا که با شریعتی افرادی بی‌دین شدند و کسانی با خواندن کتاب «فاطمه، فاطمه است» او دیندار شدند، حال آنکه در کتابش یک خط هم در مورد حجاب وجود ندارد. درواقع طرفداران او در کنار هم موجودات متناقضی هستند. 
نسل جوان امروز از اندیشه‌های شریعتی برداشتی عاشقانه د ارد
وی اظهار کرد: شریعتی با سه دسته از بیست سالگی رابطه داشته است. 20 ساله‌های دهه 50 که خوب می‌شنیدند و اسلحه به دست می‌گرفتند. به‌عنوان مثال آقای مخملباف بیان کرده که با شنیدن سخنان شریعتی می‌خواسته به پاسبانی چاقو بزند. دسته دوم 20 ساله‌های دهه 60 و در آخر 20 ساله‌های دهه 80 هستند که از اندیشه‌های شریعتی درک عاشقانه، سبک زندگی و... استخراج می‌کنند؛ بنابراین اگر برای یک 20 ساله امروزی مطرح شود که عده‌ای با اندیشه‌های شریعتی سلاح به‌دست گرفتند او شگفت‌زده خواهد شد.
سوسن شریعتی در رابطه با دیدگاه‌های مختلف‌ افراد نسبت به اندیشه‌های پدرش تشریح کرد: براساس دیدگاه هرمنوتیک، مولف مرده و تنها خواننده وجود دارد؛ بنابراین اینکه خواننده دهه 50 از آثار شریعتی چه برداشتی دارد و در مقابل برداشت خواننده دهه 60 و 80 چه برداشتی از اندیشه‌های او متفاوت است. خواننده دهه 80 از اندیشه‌های شریعتی پیام عاشقانه استخراج می‌کند. بنابراین این برداشت‌های متفاوت، نشانگر پتانسیل اندیشه او است که باعث شده شریعتی ورودی‌های متعددی داشته باشد. 
این پژوهشگر و محقق بیان کرد: یکی از پارادوکس‌ها و تراژدی‌های زندگی شریعتی این است که جایگاه اجتماعی او با وضعیت انسانی‌اش در تضاد است. نکته اینجاست که چنین دیدگاهی از اصطلاحات اگزیستانسیالیست‌هاست. وضعیت انسانی شریعتی ادبیات، شعر و فلسفه بوده و درمقابل زمانی که او را در نهضت ملی مورد انتقاد قرار می‌دهند دارای چهره‌ای اجتماعی و سیاسی است؛ بنابراین جایگاه اجتماعی‌اش وظیفه انسانی را به او گوشزد می‌کند؛ بدین معنا که انسان قرن بیستمی امروزی هستم که با قدرت، نظام و سیاست مشکل دارم. 
روشنفکری؛ یعنی تمایل دارم برای خودم زندگی کنم، اما برای خلق خواهم مرد
وی با بیان اینکه «روشنفکری به‌معنای ایجاد تنش اگزیستانسیل بین وضعیت انسانی و جایگاه اجتماعی فرد است» ادامه داد: شریعتی چنین تنشی را تا آخرین لحظات زندگی خود حفظ کرده و همین شاهکار است که به بقای او کمک می‌کند. بنابراین او به‌طور همزمان فعال سیاسی، تکنوکرات و عارف است. شریعتی هم در فرانسه کنفدراسیون می‌نویسد و در دوران جنگ الجزایر فعالیت‌هایی انجام می‌دهد و هم نیایش الکسیس کارل را ترجمه می‌کند. درواقع او در هیچ لحظه‌ای از خود نمی‌گذرد؛ بنابراین روشنفکری یعنی اینکه تمایل دارم برای خودم زندگی کنم، اما برای خلق خواهم مرد.
این پژوهشگر توضیح داد: شریعتی در یکی از مهمترین نامه‌هایش که در سال 1351 به دوستی می‌نویسد، بیان می‌کند من هم از دکارت سخن می‌گویم هم از پاسکال ... دورگه‌ای شده‌ام که یک رگم در هرات می‌تپد و یک رگم پوشیده در بنارس است؛ چون از مذهب صحبت می‌کنم عوام ‌جذب من می‌شوند و زمانی که از ادبیات می‌گویم ادبیاتی‌ها به من انتقاد می‌کنند. چنین سخنانی نشانگر این است که او در سال 1352 دچار تنهایی مطلق شده بود، حال آنکه شریعتی از آن دسته روشن‌فکرانی است که حتی در زمان حیات خود محبوب بوده است.
سوسن شریعتی تشریح کرد: هم‌نسلی‌های من افراد نوستالژیکی هستند که امروز به مقامی رسیدند. از دیدگاه آن‌ها شریعتی تقلیل‌یافته به یک نوع شور است که ترکیب شده با جوانی و ساختار و محیط تربیتی آن افراد؛ بنابراین او را با این شرایط یکی می‌دانند. درواقع آن‌ها شریعتی را تقلیل یافته به تجربه انقلاب می‌دانند، این درحالیست که او با نسل‌های بعدی نیز در پیوند بوده است. 
فتاوی زیادی علیه شریعتی صادر شده است
وی با بیان اینکه «شریعتی چند منبعی است بدین معنا که از منابع دینی، غربی و شرق استفاده می‌کند» گفت: یکی از ایرادهایی که به او وارد می‌شود این پرسش است که اندیشه‌‌های شریعتی تا چه میزان با منابع دینی همخوانی دارد؟ در این راستا فتاوی زیادی از سوی روشنفکران علیه او وارد شده؛ بنابراین گمان می‌کنم شریعتی (به جز کسروی) تنها روشنفکر تاریخ معاصر بوده که حجم زیادی از فتاوی علیهش صادر شده است.
شریعتی، پرونده‌ای است که همچنان باز است
این محقق و پژوهشگر ادامه داد: خط فکری وی به شکلی پارادوکسیکال موجب سرزدن سوژه دینی و انقلاب ایران می‌شود. نکته اینجاست که او پس از آمدن به ایران یک خط نوشته علیه محمدرضا شاه پهلوی ندارد، اما سوژه سیاسی خلق می‌کند که منجر به وقوع انقلاب می‌شود. بنابراین از دیدگاه من این پارادوکس‌ها در او است که منجر به بقای او شده؛ پس شریعتی، پرونده‌ای است که همچنان باز است.
وی تشریح کرد: شریعتی معتقد بود «من آنچنان که هستم نیستم، بلکه آنچنانم که مرا می‌فهمند» بنابراین او در سال 1358 انقلابی فهمیده می‌شد. اما براساس واقعیت تاریخی آنچه که شریعتی در دوران انقلاب فهمیده می‌شد تنها یک سوم از اندیشه‌هایش بوده است. باید توجه داشت که 70 درصد آثار شریعتی پس از مرگ او به چاپ رسیده؛ بنابراین گفت‌گوهای تنهایی، ویژگی‌های قرون جدید، تاریخ تمدن و... پس از مرگ او به جامعه ارائه شده است. 
سوسن شریعتی با بیان اینکه «چاپ کتاب‌های شریعتی از سال 1354 به بعد ممنوع‌ شده بود؛ بنابراین با اسامی مستعاری چون «احمد خراسانی»، «علی سبزواری» منتشر می‌شد» گفت: هنوز این پرسش وجود دارد که آیا علی شریعتی مخاطب جوان خود را بسیج می‌کند یا مخاطب او بسیج شده هست؟ برای پاسخ به این پرسش به تاریخ رجوع می‌کنیم. 
جامعه ایران بعد از کودتای 28 مرداد وارد مرحله رادیکال شده بود
این پژوهشگر و محقق تصریح کرد: شریعتی پس از کودتای 28 مرداد در سال 1343 به ایران ‌آمد. جامعه ایران از سال 1342 به بعد وارد مرحله رادیکال شده و پس از چنین وقایعی بود که پایان یک نوع رویکرد قانون‌محور و قانون‌گرای برای مردم ایجاد شد و گسستی جدی میان مردم و حکومت به‌وجود آمد. سازمان مجاهدین خلق، چریک فدایی، حزب مؤتلفه اسلامی، فداییان اسلام در همین حدود روی کار می‌آیند؛ بنابراین احزاب راست مذهبی، چپ مذهبی و چپ مارکسیست پیش از ورود شریعتی به تهران ایجاد شدند؛ بنابراین جامعه ایران وارد یک نوع رویکرد رادیکال شده بود.
ادعا می‌شود که چند سخنرانی شریعتی کل جامعه ایران را علیه حکومتی متحد و انقلابی کرد که نوعی شوخی تاریخی محسوب می‌شود
این تاریخ‌دان ادامه داد: برخی از شاگردان شریعتی چون امیرپرویز پویان و توکلی در دانشگاه از چریک‌های فدایی بوده‌اند و این مشکل را برای او ایجاد می‌کردند که با چنین مخاطبان رادیکال شده انقلابی شورمند که تحت تأثیر نظم آمریکای لاتین و چگوارا و کاسترو هستند چگونه گفت‌وگو کند. درنتیجه این جمله دروغی تاریخی است که شریعتی افراد آرام را تبدیل به انقلابی کرده است. هنگامی که شریعتی از سال 1348 وارد حسینیه ارشاد می‌شود، 84 عنوان صوت به جا مانده از سخنرانی‌هایش باقی می‌ماند و ما تنها در مورد چند سخنرانی او که انقلابی بود صحبت می‌کنیم و ادعا داریم که این چند سخنرانی، کل جامعه ایران را علیه حکومتی متحد و انقلابی کرد که نوعی شوخی تاریخی محسوب می‌شود.

کسانی که معتقدند شریعتی منجر به وقوع انقلاب در ایران شد نسبت به ساختارهای جامعه آن دوران بی‌توجه‌اند
وی با اشاره به عدم توجه برخی تحلیلگران به ساختارهای جامعه در دوران انقلاب گفت: این دسته از افراد، توجهی به ساختارهای جامعه ندارند. رویکرد موجود در جامعه پس از کودتای 28 مرداد و دیگر اتفاقات تغییر کرده است همچنین این مورخان به مؤلفه‌های دیگری چون ساختارهای تاریخی، نقش روحانیت در این ساختارها و... بی‌توجه بوده‌اند. 
در طول سال‌های 1360-1367 برگزاری بزرگداشت شریعتی ممنوع بود
این محقق در پاسخ به این پرسش که آیا رابطه جامعه ایران با شریعتی قطع شده یا خیر بیان کرد: از دیدگاه من رابطه جامعه ایران با شریعتی هیچگاه پس از مرگ او قطع نشده است. از لحاظ تاریخی تا سال 1360 برای شریعتی مراسم بزرگداشتی به‌صورت سیستماتیک گرفته می‌شد و با استقبال چند هزار نفر همراه بود، اما از سال‌های 1360-1367 اجازه برگزاری هیچ جلسه‌ای در هیچ جای ایران برای او صادر نشد. پس از این مدت زمان در سال 67 نخستین نشست درباره شریعتی در دانشگاه فردوسی مشهد توسط دکتر سروش برگزار ‌شد.
اصلاح‌طلبان معتقد بودند شریعتی رادیکال، ایدئولوژیست و انقلابی است
وی اظهار کرد: در دهه 70 جلساتی با موضوع شریعتی و اندیشه‌های او، رفورم و حیات دینی برگزار و نقدها به شریعتی آغاز می‌شود. در این نقدها که از سوی اصلاح‌طلبان است بیان شده که او زیادی رادیکال، ایدئولوژیست، اتوپیست و انقلابی بوده و به درد اصل سازندگی نمی‌خورد، چراکه انقلاب دیگر فایده ندارد، این درحالیست که ما اصلاح‌طلب و رئال پولیتیک هستیم. در این دوران واژه بهداشتی شدن شریعتی توسط آقای حجاریان مطرح ‌شد. 
این تاریخ‌دان با بیان اینکه «در دهه 80 طیف سومی از جامعه ایران برمی‌خیزند و مدعی هستند شریعتی را جزوی از دوگانه اصلاح‌طلب و انقلابی ندانسته، بلکه او را اصلاحگر انقلابی می‌دانند» گفت: تمامی این داده‌های تاریخی نشانگر این است که هیچگاه ارتباط جامعه ایران با شریعتی قطع نشده، بلکه بخشی از روشنفکری دینی ایران، ارتباط خود را با شریعتی قطع می‌کنند و این تصور ایجاد می‌شود که شریعتی به حاشیه رانده شده؛ بنابراین نیازمند بازگشت به او هستیم که اعتقادی اشتباه است. 
شریعتی توجه به گفت‌وگوی انتقادی با غرب دارد
وی افزود: نکته مهم این است که بازگشت به شریعتی؛ به معنای روبه‌رو شدن با خوانشی جدید از اندیشه‌های او است تا به حقیقت او و دیدگاه‌هایش نزدیکتر شویم نه به تجربه‌ای که در سال 1358 از او استنباط می‌شد. بازگشت به شریعتی به‌عنوان یک تفکر، تفکری که اتوپیک بوده و اتوپیکی که مساوی است با انسانی که می‌خواهد ایده‌آل‌های ذهنی خود را بر جامعه تحمیل کند، برداشت می‌شود. از سویی دیگر امروز می‌بینیم که در اندیشه شریعتی انسان، دین، تصفیه منابع فرهنگی به‌گونه‌ای دیگر تعریف می‌شود. امروز با بررسی دیدگاه‌های شریعتی متوجه می‌شویم که رویکردی انتقادی به دینداری داشته که در تفاوت با سنت است و توجه به نوعی گفت‌وگویی انتقادی با غرب دارد؛ بنابراین دیدگاه‌های شریعتی می‌تواند به‌عنوان حق انتخابی برای مای آشفته فرهنگی-هویتی ایران باشد.
تا عدالت نباشد آزادی ناممکن است
سوسن شریعتی با بیان اینکه «در طول دهه‌های 70 و 80 بحث عدالت علیه آزادی مطرح و گفته شد که شریعتی به آزادی توجهی نداشته عدالت‌محور، پوپولیست و سوسیالیست است» گفت: در این دوران در غرب بحث پایان تاریخ و درود بر لیبرالیسم مطرح شد. در ایران نیز اهمیت توسعه و اقتصاد لیبرالیسم مورد توجه قرار گرفت. حال آنکه امروز نئولیبرالیسم دچار بحران شده؛ درنتیجه بایستی پیوندی جدید میان عدالت و آزادی ایجاد شود. گفتنی است که همه آزادی‌خواهان جهان، عدالت‌طلب بودند؛ بنابراین عدالت، متعلق به یکسری احمق چپ کمونیست دولتی عقب افتاده نیست، بلکه تا عدالت نباشد آزادی ناممکن است در مقابل نیز اگر آزادی نباشد عدالت نوعی دروغ است. 
با حاشیه راندن مفهوم عدالت‌خواهی، پوپولیسم سر می‌زند
این پژوهشگر و محقق با بیان اینکه «با حاشیه راندن مفهوم عدالت‌خواهی، پوپولیسم سر می‌زند و ایده عدالت بدون رهبر و صاحب باقی می‌ماند» تصریح کرد: هنگامی که آزادی‌خواه اصلاح‌طلب بحث عدالت را متعلق به چپ‌های دهه‌های پیش می‌داند، پوپولیسم عدالت را از آن خود می‌کند. باید توجه داشت که در گفتمان شریعتی رابطه عدالت و آزادی بازتعریف می‌شود. شریعتی امروز به مثابه تفکری است که درحال به‌دست آوردن جایگاه خود است و می‌تواند برای بازسازی مای متلاشی جمعی به پرسش‌هایمان پاسخ دهد. 
در ایران امروز، مای جمعی متلاشی شده است
وی با بیان اینکه «همه بر سر این مساله اجماع دارند که در ایران امروز، مای جمعی متلاشی شده است» گفت: درواقع مای دینی، اجتماعی و سیاسی متلاشی شده و در حرکت به سمت فردی شدن هستیم. وقوع چنین شرایطی هم جنبه مثبت دارد و هم منفی. به گفته شریعتی مای سنتی دیروزی و مایی که به نام مای ملی، دینی و اجتماعی بسیج می‌شد امروز شکسته و فردی شده و «من» اهمیت بیشتری پیدا کرده است. اگرچه که شریعتی را تا دیروز به‌عنوان مایی انقلابی در نظر می‌گرفتند، اما در اندیشه او از «من» اعاده حیثیت شده و اهمیت یافته است، منی که نمی‌تواند بدون دیگری معنا پیدا کند.
این تاریخ‌دان تشریح کرد: در تفکر شریعتی از «من» اعاده حیثیت می‌شود و کلیدواژه اصلی اندیشه او ابداع خویشتن است. نکته اینجاست که بازگشت به خویشتن شریعتی، نوستالژیک دریافت و فهمیده شده اینکه بازگشت یعنی به دیروز باستانی بازگرد، این درحالیست که پروژه شریعتی از بین بردن «من» دیروزی است. بازگشت به من دیروزی ایدئولوژیک شده باستانی و اسلامی نوعی شوخی است. شریعتی معتقد است که ما بایستی برای ابداع خویش تلاش کرده و آن را از نو بسازیم. باید توجه کرد که هویت، امر دیروزی نیست.
در جامعه امروزی از هم پاشیده، بی‌اعتمادی وجود دارد و تنها بر من، منافع شخصی و پول تأکید می‌شود
سوسن شریعتی بیان کرد: علی شریعتی متهم به هویت‌اندیش و نوستالژیک بودن شده، حال آنکه بحث اشتباهی است. پروژه شریعتی، ابداع خویشتن اجتماعی، دینی و سیاسی که در گفت‌و گو با دیگری بوده، دیگری ملی و فراملی است. شریعتی معتقد بود اگر در برابر دیگری که غرب است بترسید دو حالت ایجاد می‌شود یا عقب می‌روید و در چاله می‌افتید یا اگر منکر آن شوید شما را له می‌کند؛ بنابراین گفت‌وگو با دیگری و نترسیدن از او مهم است. در جامعه امروزی از هم پاشیده شده، دیگری نوعی جهنم محسوب می‌شود، در آن بی‌اعتمادی وجود دارد و تنها تأکید بر من، منافع شخصی، پول، حرص و طمع است. 
این پژوهشگر و محقق خاطرنشان کرد: شریعتی کتاب «شهادت» و «کویر» خود را در دوره زمانی یکسانی نوشته است. پرسشی مطرح می‌شود که او چگونه در کتاب «کویر» خود اشاره به تنهایی و زندگی برای خود دارد و در «شهادت» به مخاطب می‌گوید به میدان برو، بمیر و بمیران؟ او به این دوگانگی دیدگاه، چنین پاسخ می‌دهد که من از عشق نمی‌توانم سخن بگویم از شهادت گفتم. درواقع پتانسیل‌های کشف نشده‌ای در اندیشه شریعتی وجود دارد که همین پتانسیل‌ها منجر شده تا امروز ما را به سوی او فرامی‌خواند.
شریعتی، فلسفه یونانی را نقد می‌کند
این تاریخ‌دان با اشاره به دیدگاه شریعتی در مورد فلسفه اظهار کرد: فلاسفه، بحثی بر سر تفکر و علم دارند و این پرسش مطرح است که آیا فلسفه، نوعی دانش بوده یا مجموع اندیشه‌هایی است که در مرز بین تجربیات شخصی(اگزیستانسیل) و مشاهده جهان و پیش‌آگاهی‌هایی‌ همراه تجربه‌های عرفانی و بی‌واسطه؟ باید توجه داشت که این تضاد و تنش میان علوم متعدد انسانی وجود دارد. در این راستا شریعتی به نقد فلسفه‌ یونانی می‌پردازد. او معتقد است سوفی یا حکمت در فرهنگ یونانی، بسیار انسان‌محور است، درحالی که شرق، انسان را چندان نماد و محور در نظر نمی‌گیرد. 
وی تصریح کرد: نقد دیگر وارد بر فلسفه امروزی این است که فلسفه زمانی به پرسش من کیستم، زندگی چیست و خوشبختی کدام است می‌پرداخت و از قرن هجدهم و نوزدهم بود که وارد دانش پیچیده متافیزیکی انتزاعی بدون اینکه معطوف به زندگی باشد، شد. نکته اینجاست که اگر پرسش اصلی فلسفه رها شود همه چیز در حیطه مزخرفات خواهد بود. رویکرد پوزیتیویستی در قرن هجدهم روی کار می‌آید و عنوان می‌کند که فلسفه پرسش اصلی خود را رها کرده و بایستی در این دوران انسان، ارباب طبیعت باشد. ارباب طبیعت بودن انسان منجر به ایجاد تکنولوژی و ... می‌شود؛ بنابراین او مسخ طبیعت شده و دچار از خودبیگانگی و... می‌شود. 
این محقق و پژوهشگر در پاسخ به این پرسش که آیا علی شریعتی با فلسفه مخالف بوده است؟ بیان کرد: در پاسخ به این پرسش بایستی به کتاب‌های او رجوع کرد او در کتاب «کویر» مطرح می‌کند که در یک بزنگاه تاریخی ایستاده‌ است مشهدی، ایرانی، جهان سومی، متعلق به جهان اسلام و... است درنتیجه دارای تجربه‌ای اگزیستاسیل بوده و این پرسش را از خود دارد که او در کدام یک از این موارد تعریف می‌شود؟ پرسش مطرح شده از سوی شریعتی فلسفی است. نکته‌ای که باید بدان توجه کرد این است که آیا مسیری که شریعتی برای طرح‌اندازی پرسش فلسفی پیش رفته همان راه کلاسیک فلسفه‌خوانان ما است یا خیر؟ 

رستگاری فرد در جامعه‌ای فاسد امکان‌پذیر نیست
سوسن شریعتی ادامه داد: عده‌ای علت مخالف بودن شریعتی با فلسفه را ناسزاگویی او به این دانش می‌دانند، حال آنکه او با عرفان هم همین‌گونه برخورد می‌کند. اگر تعریف عرفان تجربه و دغدغه بی‌واسطه امر قدسی باشد، بی‌تردید شریعتی یک عارف محسوب می‌شود؛ بنابراین شریعتی به‌دنبال یافتن یک مسیر یا تجربه دیگری برای خود است. او هرگز عرفان و تجربه عرفانی را سوژه درس، دانشگاه و سخنرانی در حسینیه ارشاد نکرده است. عرفان او با عرفان سنتی تفاوت دارد، چراکه قبول ندارد رهایی فرد در جامعه‌ای فاسد امکان‌پذیر باشد. استراتژی او رستگاری فرد و پشت کردن به جامعه نیست؛ به همین دلیل است که عده‌ای گمان می‌کنند به فرد کاری ندارد. او معترض به اعتقادی است مبنی بر این که رستگاری را می‌توان به‌تنهایی به‌دست آورد.
خودسازی انقلابی؛ تنها فریاد و صلاح تیم نیست، بلکه عبادت و ساختن خویشتن را نیز شامل می‌شود
این تاریخ‌دان اظهار کرد: شریعتی در سیاسی‌ترین یادداشت خود؛ یعنی «خودسازی انقلابی» که در سال 1354 برای مجاهدان خلق نوشته به کسانی که مارکسیست شده‌اند می‌گوید که خودسازی انقلابی تنها فریاد، صلاح تیم، کمیته و... نیست بلکه عبادت و ساختن خویشتن را نیز شامل می‌شود. از دیدگاه شریعتی، عرفان، منی است که بایستی در تنهایی ساخته شود و خویشتنی است که باید در کار و عبادت باشد. از دیگر مؤلفه‌های ساخت خویشتن، نزاع با قدرت است. تفاوت عرفان شریعتی در این است که در عرفان او پشت به دیگری و جامعه، ممکن نیست.
اگر انسان نان نداشته باشد ایمان، فرهنگ و دوست داشتنش قلابی خواهد بود
این پژوهشگر و محقق در رابطه با دیدگاه پدرش به زندگی بیان کرد: علی شریعتی همواره تلاش داشت تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که خوشبختی، انسان و زندگی چیست؟ زندگی در تعریف او اول نان، پس از آن آزادی، فرهنگ، ایمان و در انتها دوست داشتن است. از دیدگاه شریعتی چنین زندگی را می‌توان تبدیل به رویکردی اجتماعی، سیاسی و شخصی کرد. درواقع به اعتقاد شریعتی در جامعه‌ای که نان نباشد هیچ‌کدام از این بحث‌ها نیز وجود نخواهد داشت و ایمان، فرهنگ، دوست داشتن افراد همگی قلابی خواهد بود. 
هیچ چیز گرانبهاتر از آزادی نیست
وی با بیان اینکه «استراتژی شریعتی توانایی جامعه در رسیدن به رفاه و عدالت اجتماعی همراه آزادی است» گفت: شریعتی معتقد است اگر آزادی را از افراد سلب کنند هیچ چیز گرانبهاتر دیگری را نمی‌توانند جایگزین آن کنند. دین انسانی که فاقد فرهنگ باشد ارزشی ندارد. برای مثال زمانی که ایرانیان اسلام را می‌پذیرند با عرب‌های مسلمان تفاوت دارند. بدین معناکه ایرانیت ایرانیان شخصیت آن‌ها را تشکیل داده، اما عقیده‌شان اسلام بوده است. بنابراین زمانی که شخصیتی ایرانی اسلام می‌آورد از او معماری، هنر و... باشکوهی تجلی می‌یابد، این درحالیست که اگر افراد فاقد شخصیت باشند شخصیتی چون داعشی‌ها متجلی می‌شوند. درواقع داعشی‌ها برای به‌دست آوردن هویت به این گروه‌ افراطی روی آورده‌اند.
تخیل در حیات سیاسی روزبه‌روز تحقیر می‌شود
سوسن شریعتی بیان کرد: یکی از بحث‌های مورد توجه تخیل است. تخیل در امر سیاسی اهمیت پیدا می‌کند. باید توجه داشت که امروزه تخیل در حیات سیاسی روزبه‌روز تحقیر می‌شود؛ چراکه به‌طور مداوم این موضوع طرح می‌شود که باید رئال پلوتیک باشیم. در این راستا نیازمند به تعریفی دوباره از امر واقع می‌شویم و پاسخ به این پرسش که امر واقع چیست؟ یکی از زیباترین بحث‌های گُدَم نویسنده کتاب «آیا بایستی از اتوپیا اعاده حیثیت کرد؟» این بود که تابحال گمان می‌شد اتوپی یکسری از خیال‌بافی‌هایی است که فرد نمی‌داند برخاسته از کجاست. 
اتوپیا، متهم به سرکوب است
این پژوهشگر افزود: با فجایای قرن بیستم معلوم شد اتوپیا می‌تواند به‌شکل خطرناکی محقق ‌شود و اگر محقق شود خطرناک خواهد بود؛ چراکه در طی آن افراد به‌ویژه در کشورهای کمونیستی می‌خواهند ایده‌آل تیپ ذهنی خود را به امر واقع تحقق بخشند و از آنجا که نمی‌توانند واقعیت متکثر پیچیده را کنترل کنند رو به سرکوب می‌آورند؛ بنابراین اتوپیا متهم به سرکوب است. در برابر این دیدگاه، موضوع رئال‌پلوتیک یا امر واقع علم شد و براساس آن ما زندانی توتالیستاریسم دیگری شدیم.
انسان رادیکال، انسانی نیست که بخواهد اسلحه در دست بگیرد
وی با مطرح کردن این پرسش که «چه کسی گفته، امر واقع رویت‌پذیر است؟» گفت: امر واقع، غایب‌ترین موضوع و دارای زوایای پنهانی است که نمی‌توان آن را مشاهده کرد. با وجود چنین شرایطی نیازمند تخیل می‌شویم؛ درنتیجه با این استدلال می‌توان اذعان کرد که اندیشه شریعتی اعتراض، انقلاب و... نیست. از دیدگاه او امر واقع تنها ختم به همینی که هست نمی‌شود. نکته مهم این است که جامعه‌ای که در آن لیبرالیسم و نئولیبرالیسم و غیبت رویکرد اتوپیک به بن‌بست رسیده است ما نیازمند دینامیک اتوپیک می‌شویم. بنابراین نباید پیوسته این موضوع طرح شود که ما از انقلاب می‌ترسیم؛ زیرا انقلابی بودن هزاران معنا دارد و انسان رادیکال، انسانی نیست که بخواهد اسلحه در دست بگیرد. 
شریعتی، منتقد رادیکال مبارزه مسلحانه است
این تاریخ‌دان تشریح کرد: ترس از انقلاب منجر به فسرده شدن تخیل می‌شود. گفتنی است شریعتی در سال 1354 مقاله‌ای با نام دریغ‌ها و آرزوها نوشته و در آن به بررسی 100 سال تاریخ معاصر پرداخته و در مورد مبارزه مسلحانه نیز صحبت می‌کند. او در این مقاله بیان می‌کند که این مردم هستند که باید انقلاب کنند نه چریک. درواقع با مطالعه دیدگاه‌های شریعتی در این مقاله درمی‌‌یابیم که او منتقد رادیکال مبارزه مسلحانه است و چنین کاری را غلط می‌دانسته، هر چند که در دینامیک انقلابی شریعتی شکی نیست، درواقع شریعتی به دلیل همین انرژی اتوپیک نه تنها سوژه دینی، سیاسی و اجتماعی جدید خلق می‌کند، بلکه سوژه مدنی جدیدی نیز می‌آفریند، انرژی که جامعه امروز فاقد آن است؛ بنابراین برای خلق این انرژی، بازگشت به شریعتی نیاز است. 
شریعتی افزود: باید توجه داشت اندیشه‌ها، کاربردهایی یک بار برای همیشه ندارند؛ بنابراین نباید دیدگاه‌های شریعتی را با تجربه انقلاب ایران ترکیب کرد و یکی دانست؛ چراکه در دوره‌ای اندیشه‌های او با شور تعریف ‌شده و شور نیز با حرکات خاص یک نسل یکی شد؛ درنتیجه چنین تصور شد که شور، مولفه نامناسبی است، حال آنکه شور، به‌ویژه برای جامعه پر از ملال و دیدگاه‌های همینی که هست بسیار اهمیت دارد. بی‌تردید ما برای اندیشیدن به‌گونه‌ای دیگر در امر سیاسی همواره نیازمند انرژی اتوپیک هستیم؛ بنابراین بایستی از این انرژی اعاده حیثیت کرد. 
گفت‌وگو از مهدی نعیمیان راد، سارا ایزدخواه
انتهای پیام

لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/174057/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

آزمایش اولین «واکسن شخصی» برای نوعی از سرطان روی بیمار انگلیسی

علم‌الهدی: می‌خواهید به بهانه پر کردن سبد جمعیت انقلابی، همان کسانی را هم که انقلابی هستند از خود برنجانید؟

67 درصد از زوجین جوان مشهدی باور دارند که همسرشان باید ذهن آن‌ها را بخواند

ین ژاپن باز هم سقوط کرد

هشدار سازمان هواشناسی نسبت به رگبار باران و وزش باد شدید

نگاه رهبر انقلاب به مسائل حوزه کتاب همه جانبه است

خون شریک 2 + فیلم

واگذاری زمین به 177 خانوار ایثارگر آذربایجان شرقی

بانک مرکزی: کاهش نرخ رشد 12 ماهه نقدینگی تداوم دارد

آزمون دوباره از 135 کنکوری جامانده «زیرکوه»!

امدادرسانی ارتش به دانش آموزان کنکوری در سیلاب

دستگیری سارق گاردریل‌های جاده‌ای در شیروان

دستگیری قاچاقچیان چوب در لفور سوادکوه

این بار کسی جیمی‌جامپ را بغل نکرد | دستگیری جیمی جامپ در بازی پرسپولیس و آلومینیوم اراک

رونمایی از هفت محصول دانش بنیان کشاورزی در دهکده فناوری و نوآوری کشاورزی خراسان رضوی

فرونشست عمیق زمین در یکی از خیابان‌های مشهد

جشنواره‌ای با عطر و بوی گل محمدی

پیش بینی بارش‌های رگباری در سطح شهرستان بردسکن تا پایان هفته

(ویدئو) ثبت رقص و حرکات پروتئین-لیپید برای اولین بار

استفاده از کولر گازی چه میزان قبض برق را افزایش می‌دهد؟

سارق گاردریل‌های جاده‌ای در شیروان دستگیر شد

فرونشست عمیق زمین در تقاطع کلاهدوز و قاضی طباطبایی(7 اردیبهشت 1403)

فرونشست عمیق زمین در تقاطع خیابان کلاهدوز و قاضی طباطبایی مشهد

ششمین جشنواره انتخاب کتاب سال آذربایجان‌غربی برگزار می‌شود

ادامه وزش باد و ریزش باران در خراسان رضوی

بیشترین خسارت سیل بهاری به راه‌ها | جزئیات خسارت از زبان سخنگوی مدیریت بحران

جاده را آب برد، دانش آموزان به جلسه کنکور نرسیدند/ ویدئو

وضعیت بحرانی و سیل‌زده حاجی‌آباد از زبان شهردار این شهر

فرونشست زمین و ایجاد گودال ٢ متری خیابان کلاهدوز مشهد

سیل امروز 20 دقیقه محور بردسکن به طبس را مسدود کرد!

کتابخانه‌های سیار نیاز کتابخوانی عشایر را برطرف می‌کند

پیاده‌روی بزرگ خانوادگی در بجنورد به مقصد «بش‌قارداش» برگزار شد

رهاسازی 7 هزار قطعه ماهی گرمابی در مزارع شیروان

صادرات 500 میلیون دلار اقلام نساجی در سال گذشته

قیمت گوشت مرغ 239 هزار تومان شد!

کتاب کامبوزیا خط مقاومت در ایران را نشان می‌دهد

مشارکت مردمی در بهزیستی خراسان جنوبی 116 درصد افزایش یافت

شوراهای اسلامی بدون حب و بغض‌های سیاسی در راستای حل مشکلات مردم گام بردارند

قیمت رانا به کانال 600 میلیونی بازگشت

یک فوتی و یک مصدوم در پی آتش سوزی و انفجار گاز نیشابور

بهره برداری ساختمان شرکت فولاد در سایت سنگان + عکس

رایان گیگز در 50 سالگی برای سومین‌بار پدر می‌شود

محصولات مرتعی نیشابور، سرمایه‌ای رو به نابودی

جاری شدن سیل در بعضی از مناطق بردسکن

آمادگی هند برای تولید کتاب‌های صوتی با هوش مصنوعی

از هر هزار تولد، یک تا سه نوزاد با آسیب شنوایی متولد می شود/شناسایی163 نوزاد ناشنوا در خراسان شمالی

خراسان رضوی دومین استان دارای خدمات روانشناسی

امدادرسانی هلال احمر بیرجند به 16 نفر متاثر از سیلاب

قیمت عجیب حواله‌های خودرو؛ 12 میلیارد تومان ناقابل!

باران های رگباری بیرجند