/مقالهنامه/
نقش زنان در بسط فرهنگ عاشورایی و تاثیر محرم بر گسترش آزادی زنان
علمي
بزرگنمايي:
پیام خراسان - «سنتها و آئینهای ملی مذهبی ایرانیان پس از اسلام تا عهد قاجار فـرازوفرودهـای بسیاری یافت. در این دوره با اعلام تشیع به منزله مذهب رسمی بیش از هر زمان دیگری احیای آداب و سنن در دستور کار قرار گرفـت، امـا در همـه ایـن ادوار، مردان یا نقش آفرینی آنان بود که خودنمایی میکرد، تا اینکه در زمان قاجار و در پی تحولاتی که در نگرش حاکمیت و مردم پیدا شد، به تدریج راههای ورود زنان به صحنههای اجتماعی گشوده شد.»
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان ، «زنـان در دوره ناصرالدینشاه که در پی سفر به کشورهای اروپایی دغدغههای جدیـدی پیـدا کـرده بـود، فرصتی یافتند تا در پرتو پاسداشت سنتهای عاشورایی خودی عرضه کنند. در این دوره، زنان با شرکت و مشارکت در عزاداری و تعذیه و نیز در مراسم مذهبی هم به صحنه آمدند و هم به ماندگاری و توسعه آن مراسم یاری رساندند. بنابراین، شناسایی و کشف چرایـی و چگونگی نقشآفرینی زنان در آداب و رسوم محرم از نقاط برجسته تاریخ زنان در این دوره است که تاکنون تحقیقی به طور متمرکز در این زمینه صورت نگرفته اسـت. مراسم مذهبی در این دوره به کمال رسید و بیتردید زنان در این کمال سهمی بسزا و نقشی تکمیلی داشتند.
روضهخوانی، زیارت و این قبیل اعمال دینی، که در این ایام به وفور مورد توجه قرار داشت، از جانب زنان گاه به صورت استقلالی صورت میگرفت و در بـازکردن نقطه کور و ویرانی بنبستی که در پس آن محبوس بودند، کمک میکرد. همچنـین برخـی مواقع در حکم شاه کلیدی بود که میتوانست درهای بستهای را که مـانع اسـتیفای حـداقل حقوقشان، یعنی آزادی بود، بگشاید.
محدودیت عرصههای فعالیت برای زنان، حتی برای زنان بسیاری که در دربار حکومتی میزیستند، آنان را به دنبال فرصتهایی برای ابراز وجود یا حضور در جمع می کشاند و «هر جا تعزیه ای بر پا می شد، جمعیت زیادی به خصوص زن ها در آن حاضر میشدند» (مستوفی، 1386: 1/424)
زنان مدتها پیش از آغاز محرم برای شرکت در مراسم مربوط به این ایام خود را مهیا میکردند. برای خرید لباس و پارچه سیاه به مغازهها میرفتند و از اول محرم تا آخر صفر سیاه پوش میشدند. پس از آغاز محرم با شور عزاداری در مساجد، حسینیهها، و مکانهای برگزاری تعزیه حضور مییافتند و گاهی با مختصر غذا و قالیچهای به دنبال جای مناسب می گشتند که بتوانند در بهترین شرایط کسب فیض کنند و حتی بعضی از زنهای متمول و معروف از طریق خدام خود مکان مناسبی را از قبل نشان میکردند.(ویلس، 1366: 276)
در شبهای محرم زنان به درست کردن چای، قلیان، نقل و نبات، عدس بوداده و سایر خوراکیهای خاص این مواقع میپرداختند و آنها را میفروختند یا خیرات می کردند. در میان این خوراکیها تخمه، عدس بوداده، و قاووت (مخلوطی از آرد حبوبات با شیرینی خشک یا آرد نخودچی یا خاک قند) ارزش ویژهای داشت؛ زیرا عدس بوداده سبب زیادشدن اشک چشم می شد و قاووت تنقلی بود که زنان با آن به جای شیرینی از میهمانان پذیرایی میکردند. (مستوفی،1386: 405/1)
آنچه در ماه محرم بیش از همه برای زنان اثربخش و مایه قوت قلب بود برگزاری مراسم تعزیه بود که، طی سالها تداوم و نوآوری در ابعاد آن، در فرهنگ مردم ریشه دوانده و تبدیل به مراسمی شده بود که هر ساله انجام می گرفت. (بروگش،1367: 1/221)
زنان به این نمایش مذهبی علاقه و وابستگی عمیقی داشتند و بیش از مردان حضور مییافتند.(بنجامین، 1363: 291) زیرا با شنیدن حوادث سوزناک که از جانب گردانندگان تعزیه نقل می شد درس استقامت، ایثار، و مودت با دین می گرفتند و همچنین حین برگزاری آن خود را آزاد و رها از قید و بندها و سخت گیریهای معمول می دیدند و می توانستند با الگوبرداری از بازماندگان حادثه کربلا دردهای کهنهای را که در طی زمان همچون غباری بر دلشان نشسته بود، بتکانند.
اما آن چه بیش از همه در این مقوله مایه تأمل و کاوش است اجرای تعزیه به دست خود زنان یا تعزیههای زنانه بود. گویا اولین نمونه این مجالس در منزل قمرالسلطنه، دختر فتحعلی شاه، برگزار شده و از آن پس هر ساله در دهه محرم برقرار بوده است. تعزیههای زنانه را بازیگران زن و با روی باز اجر ا میکردند . پیرمردی مشهور به معین البکاء (تعزیه گردان) اشعار مخصوص تعزیه را از طریق خواجهها که سواد داشتند به زنان حرمسرا یاد می داد و این زنان که بر تعزیهخوانی مسلط می شدند لقب «آخوند» یا «ملا» میگرفتند.
نکته قابل تأمل آن که زنان، به رغم مخالفتهایی که از سوی عالمان دینی میشد، از تعزیهگردانی دوری نمیگزیدند و این همان چیزی است که فقط در پرتو امری مذهبی برای آنان میسر می شد. علما با اصل تعزیهگردانی مخالف بودند، زیرا آن را خلاف شئون مذهبی میدانستند.(تنکابنی، بیتا:39-40) و اجرای آن را نیز به دست زنان ناشایست می شمردند چون موجب وهن اهل بیت و تجری زنان قلمداد میشد.( بیرجندی،1385: 89-90) اما هیچ یک نمیتوانست مانع اقدام آنان شود. علاقه زنان درباری به تعزیه تا جایی بود که زمانی که بنابر دلایلی از تهران و مکانهای برقراری تعزیه دور و از تماشای آن محروم می شدند، ابراز تأسف میکردند. (دیولافوا، 291:1371)
در ایام محرم به جز تعزیه که مهم ترین و بزر ترین محفل عزاداری بود، روضه خوانی نیز امری مرسوم بود. البته این مجالس در ابتدا از سوی مردان برپا و اداره میشد، اما زنان خود را ازاین فرصت محروم نکردند و برای اولین بار در عهد ناصری زنان روضهخوان پیدا شدند.
مجالس روضه زنانه، مانند تعزیه گردانی، از مخالفت علما به دور نماند، چنان که بیرجندی در بیان شرایط اهل منبر، شرط یازدهم را به مردبودن اختصاص میدهد و مینویسد: «شرط یازدهم آن که مرد باشد که بر منبر موعظه میرود نه زن، چه منبر جای با شأنی است ومجلس حضرت خاتم الانبیا و ملائکه است ... چنان بی حیایی در طایفه زنان شیوع یافته که اگر بتوانند و به ایشان واگذارند در محکمه شرع هم می نشینند... (بیرجندی، 1385: 90)
نقش زن در سنت نذر و نذری دادن به گونهای است که می توان آن را منحصر به آنان دانست و اگر زنان نبودند، این رسم دینی مذهبی از کارایی و گستردگی باز میماند.
زنان در عصر ناصری، به رغم تقیدات مذهبی و تنظیم اعمال و سکناتشان با آن، به فعالیت اجتماعی روی کردند. آنان دریچه باورها و آداب مذهبی را به منزله مؤثرترین راه برای ارتباط با دنیایی فرای آن چه در آن حضور داشتند، یافتند و از آن طریق به عرصه کنشهای اجتماعی وارد شدند و با این که در برخی موارد با مخالفت صریح متصدیان دینی مواجه شدند، اما دست از تلاش خویش برنداشتند و با این کنشگری خود، هم مسیر جدیدی فراروی زنان پس از خویش گشودند و هم در توسعه مراسم مذهبی گام برداشتند.
در این دوره، دایره محدود آزادی زنان تا حد زیادی مرهون اعمال و عبادات مربوط به محرم و مشارکت آنان در مراسم این ایام بود، که از طریق باورها و اعتقاداتشان شکل گرفته بود و به دلیل تعصب و پایبندی که نسبت به آن ابراز میکردند پا را از محدودیتهایشان فراتر مینهادند و به سوی مکانهایی میرفتند که قبله حاجاتشان بود. گاه حرکات و اعمال آنان در این مکانها متغایر با ارزشهای تعریف شده اجتماع بود و در عرف، سوء رفتار محسوب میشد؛ برای مثال، زنان هنگام ظاهرشدن در اجتماع حق بالازدن روبندههای خود را نداشتند، زیرا قبح این عمل سبب برخورد اجتماع با آنان می شد، اما زمان برگزاری تعزیه برای این که راحت بتوانند به تماشای نمایش مورد علاقه خود بپردازند روبنده را بالا می زدند، بدون آن که همچون مواقع عادی ترس از عکسالعمل اطرافیان داشته باشند.
اگر زنان را از عوامل برجسته رونق ورواج سوگواری حسینی و بسط مراسمی که در دورههای قبل چندان به آن توجهی نمی شد بدانیم، اغراق نکرده ایم؛ مراسمی همچون تعزیهخوانی زنانه، روضه خوانی، و نذردادن.
به زعم اعتقادات مذهبی که عامل و پایه اصلی مشارکت زنان در مجالس حسینی بود، نمی توان وجوه دیگر را در آن بی اساس خواند. بنابر آن چه گفته شد، علت گرایش زنان به این سمت و سو، علاوه بر اعتقاد پاک دینی، شرایط حاکم بر زنان این عصر، یعنی عدم دستیابی به آزادی مشروع که اسلام به آن تأکید داشته است و محدودیتهای ناشی از آن مثل فقدان سرگرمیهای مناسب و مراودههای علمی و کسب دانش و سختگیریهایی که از جانب مردان اعمال میشد، بوده است. بزرگترین بازتاب این اشتیاق ر ا میتوان در گشایش دریچههایی که آنان را به سوی تعلیم و تربیت سوق میداد مشاهده کرد و دور از انصاف است اگر یکی از پایههای اصلی آشنایی زنان با حقوق خود و مبارزاتشان در این راه را شرکت در این آئینها ندانیم. در این زمان بود که زنان، تعزیه و ارتباط عمیق معنوی خود با بزرگان دین را راهی موجه و مقبول برای آزادی و حقوق تام خود دیدند و در دوره های بعد اثر این اشتراک در انقلابات تنباکو، مشروطیت، و در نهایت نهضت انقلاب اسلامی نمایان میشود. بنابراین، نقش آفرینی زنان در محرم در بسط سنتهای مرتبط با این آئین دیرینه مثمر ثمر و از عوامل ثبو ت آن درتاریخ ایران اسلامی شد.»
منبع: واسعی، علیرضا و اسکندری، زینب. (1392).« نقش زنان در بسط فرهنگ محرم و سوگواری». فصلنامه تحقیقات تاریخ اجتماعی. دوره سوم. شماره اول. صص 115-132
انتهای پیام
-
يکشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۱:۴۷
-
۵۶ بازديد
-
ایسنا - علمی - خراسان رضوی
-
پیام خراسان
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/179082/