بزرگنمايي:

خراسان آنلاین - استاد بازنشسته الهیات مسیحی دانشگاه منونایت آمریکا با بیان اینکه اجبار کمتر از 50درصد موفقیت‌آمیز است، گفت: در اجبار همیشه یک طرف بازنده است. اجبار باعث می‎شود خشونت برای نسل‌های آینده نیز ادامه داشته باشد.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، جان فارفیلید امروز اول اردیبهشت ماه در نشست علمی «دین و صلح پروری» که در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی برگزار شد، با تأکید بر اینکه معاشقه یعنی تلاش برای الهام بخشی و مشتعل کردن روح عدالت و انصاف در جامعه، عنوان کرد: معاشقه، استراتژی پر خطری است و همیشه موفقیت‌آمیز نخواهد بود و بر همین اساس غالبا اجبار هم موفقیت‌آمیز نخواهد بود.
وی با اشاره به اینکه اثر معاشقه از راه‌های دیگر، بیشتر و این استدلال معاشقه، عمل‌گرایانه است و اخلاقی نیست، عنوان کرد: این حق افراد است که گاهی از خشونت برای احقاق حق و دفاع از خود استفاده کنند، خشونت همیشه بهترین انتخاب نیست. در مقابل این موضوع، حق مردم است که از خشونت فرار کنند اما همیشه حکیمانه‌ترین انتخاب نیست.
فارفیلید در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر اینکه با توجه به خدای دروغینی که برای خود ساخته‌ایم، همه چیز را فدای آن می‌کنیم، خاطرنشان کرد: همه ما باید از خدای دروغینی که در ذهنمان ساخته‌ایم، توبه کنیم، امنیت ما باید با روابط عاشقانه صورت گیرد نه زور. 
این استاد بازنشسته الهیات مسیحی دانشگاه منونایت آمریکا افزود: فرض کنید مورد حمله قرار گرفته‌ایم وظیفه ما در مقابل کسانی که به سمت ما هجوم می‌آورند، چیست. در این شرایط باید با دشمن معاشقه کنیم تا به خوبی با ما رفتار کند، ادامه داد: معنای معاشقه به آن معنای عامی که همه ما می‌دانیم، نیست بلکه در معنای اول معاشقه یعنی عدم کنترل طرف مقابل است.
وی با بیان اینکه در معنای اول معاشقه، باید تعهد داشته باشیم که نه کسی را مجبور کنیم، نه خیانت کنیم و نه با کسی با بی‌اعتنایی برخورد کنیم،گفت: باید به آن‌ها اطمینان دهیم که آزاد هستند و به هیچ عنوان ما نمی‌خواهیم تفکر خود را بر آن‌ها تحمیل کنیم.
فارفیلید با تأکید بر اینکه باید نسبت به آن‌ها متعهد باشیم و به آزادی، امنیت، هویت و کرامتشان احترام بگذاریم و آن‌ها را به رسمیت بشناسیم، گفت: با عدم اطاعت، به آن‌ها نشان می‌دهیم که ما تحت تسلط آن‌ها نخواهیم بود.
این استاد بازنشسته الهیات مسیحی دانشگاه منونایت آمریکا، با اشاره به اینکه اجبار و بی‌اعتنایی را به هیچ وجه نمی‌پذیریم، عنوان کرد: هیچگاه تسلط را نیز نخواهیم پذیرفت.
وی با بیان اینکه در صورتی که هویت ما را به رسمیت بشناسند، اگر احتیاجاتی داشته باشند ما منابع خود را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهیم، گفت: قاطعانه از دشمن می‌خواهیم که منابع را در اختیار ما قرار دهد و بارها این خواسته خود را تکرار می‌کنیم تا به هدف خود برسیم.
فارفیلید با بیان اینکه معنای دومی که می‌توان برای معاشقه با دشمن در نظر گرفت را مقابله به‌مثل دانست و اظهار کرد: از دشمن می‌خواهیم که همانگونه که ما با آن‌ها برخورد می‌کنیم، آنان نیز با ما برخورد کنند، در معاشقه هدف ما پیروز شدن بر دشمن و شکست آن‌ها نیست، بلکه در این مفهوم، سعادت و خوشبختی ما کامیابی دشمن هم است.
این استاد بازنشسته الهیات مسیحی دانشگاه منونایت آمریکا با اشاره به اینکه در این معانی ما شاید هیچ وقت با دشمن، دوست نشویم، ادامه داد: این نوع معاشقه، هدف رابطه مبتنی بر اعتماد متقابل با حفظ حدود و ارزش‌های انسانی است؛ به گونه‌ای که کسی تحت سلطه دیگری نباشد.
وی با بیان اینکه از دشمن می‌خواهیم ما را رقبای قابل اعتماد بداند، گفت: دشمن باید بداند که در این مفهوم ما با هم در رابطه متقابل هستیم؛ چرا که هدف ما عدالت است و با هیچ اجباری خود را تطبیق نخواهیم داد.
فارفیلید با بیان اینکه اگر خود را با اجبار تطبیق دهیم، آن‌ها بیشتر ظلم را به ما تحمیل خواهند کرد، اظهار کرد: انصاف همان عدالت است که همه انسان‌ها به صورت غریزی با آن متولد شده‌اند.
وی با تأکید بر اینکه استراتژی معاشقه راهی برای تبدیل کردن دشمن به رقبای قابل اعتماد است، این تصریح کرد: دشمن ما را به عنوان دشمن می‌داند، ولی ما باید نگاهمان به دشمن همانند یک انسان با رعایت همه جوانب اوست.
استاد بازنشسته الهیات مسیحی دانشگاه منونایت آمریکا با اشاره به اینکه دشمن از اجبار، ظلم و زور و... علیه ما استفاده می‌کنند، گفت: اما کاری که ما مقابل دشمن باید انجام دهیم، احترام و عدم ظلم و زور است، چرا که ما به دشمن نگاهی انسانی و قابل احترام را داریم.
وی با تأکید بر اینکه حکومت‌ها، استراتژی فرهنگی به نام آزادی بیان دارند، گفت: آن‌ها از این روش استفاده می‌کنند تا تمام اطلاعات به صورت کامل به بیرون نفوذ نکند و بدین وسیله خطر مافیا را کمتر‌ کنند.
فارفیلید با اشاره به اینکه همه حکومت‌ها چه خوب و چه بد مافیایی دارند که به اعمال زور علاقه دارند، اظهار کرد: در تفکر مافیایی ملت‌ها و افراد توسط یک خط و یک مرز از هم جدا می‌شوند و آن‌ها معتقدند که افراد آن طرف خط قابل اعتماد نیستند و گاهی برای حفظ منافع باید آن‌ها را کشت تا قلمرو ما را تصرف نکند بر این اساس در این تفکر کشورهای مختلف به عنوان انسان‌های مختلف و نه ملت‌های قابل احترام ایجاد می‌شود.
این فعال حوزه گفت‌وگوی بین ادیان با بیان اینکه آمریکا و ایران یک مشکل دارند، اظهار کرد: مشکل ما این نیست که دین متفاوتی داریم بلکه اتفاقا دین(عقیده) واحدی داریم، دینی که می‌گوید در مقابل زور به اجبار روی بیاوریم.
استاد بازنشسته الهیات مسیحی دانشگاه منونایت آمریکا ادامه داد: در تفکر آمریکایی بهترین روش به دست آوردن عدالت استفاده از زور است؛ فکر می‌کنیم زمانی عدالت قابل اجرا است که کنترل امور در دست ما باشد، اعتقاد ما به اسلحه‌ها است که برای ما امنیت می‌آورد.
وی با بیان اینکه این دین و این تفکر اشتباه است، گفت: به التزام این دین اشتباه، از بسیاری از کارهای حکومت چشم‌پوشی می‌کنیم.
امنیت ما باید با روابط عاشقانه صورت گیرد نه زور
فارفیلید با تأکید بر اینکه با توجه به خدای دروغینی که برای خود ساخته‌ایم، همه چیز را فدای آن می‌کنیم، ابراز کرد: همه ما باید از خدای دروغینی که در ذهنمان ساخته‌ایم، توبه کنیم؛ امنیت ما باید با روابط عاشقانه صورت گیرد نه زور.
وی با بیان اینکه خدا عاشق ماست حتی زمانی که ما احترام او را حفظ نمی‌کنیم، تصریح کرد: وظیفه ما اندیشمندان است که به آمریکا بگوییم دست از زور و سلطه بردارد و همچنین وظیفه شما نیز این است که این تصور غلط را برگردانید.
استاد بازنشسته الهیات مسیحی دانشگاه منونایت آمریکا با اشاره به اینکه باید تسلیم اراده خدا باشیم نه قدرت‌های دیگر، گفت: باید علیه نابودی خدای دروغینی تلاش کنیم، جهادی عاشقانه را آغاز کرده و با مشتعل کردن روح انصاف و عدالت در خود و دیگران به هدف والای صلح برسیم.
فارفیلید در پایان عنوان کرد: هدف ما این است که دشمن را اصلاح کرده و آنان را وادار کنیم تا دست از خشونت بردارند و به ما به عنوان رقیب قابل اعتماد نگاه کنند.
انتهای پیام