استاد دانشگاه باقرالعلوم:
فقه دانش و شناخت شریعت است/ ادعای غزالی تفاوت فقه با علم مکاشفه است
فرهنگي
بزرگنمايي:
خراسان آنلاین - استاد دانشگاه باقرالعلوم گفت: فقه در واقع شناخت و دانش شریعت است و لازم دانسته میشود که میان نهاد و دانش شریعت تکفیک انجام شود.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، علی طالقانی شامگاه گذشته 5 خردادماه در سلسله نشستهای معرفت، دین و اخلاق با موضوع مناسبات فقه بر اخلاق که در محل تالار شهر شهرداری مشهد برگزار شد، با بیان این مطلب اظهار کرد: فقه؛ شناخت و دانش شریعت است و لازم است بین دانش و نهاد شریعت تفکیک انجام شود که در واقع منظور از نهاد شریعت مجموعهای از افرادی که فقه دانسته میشوند، قدرت سیاسی، اختیاری و... دارند و یک نهاد اجتماعی هستند. در واقع تلقی من از فقه مجموعهای است معرفتی که مشتمل بر احکام اخلاقی است و این احکام به عبارتی احکام اخلاقی شرعی هستند و ادعا میشود از آنچه اوامر و نواهی الهی دانسته میشود اخذ شده است.
وی ادامه داد: ادعای غزالی اگرچه در مجموع یک نگاه تحقیر آمیز به فقه دارد اما بحث او اساسا تعارض، تضاد و یا بی نیازی ما از فقه نیست، بلکه تفاوت فقه با علم مکاشفه است. او تاکید میکند که علم فقه شرط کافی برای سعادتمند شدن نیست و با فقه نمیتوان تمام فضائل اخروی را به دست آورد.
این استاد دانشگاه باقرالعلوم گفت: در واقع غزالی علیرغم اینکه اشعری است، معتقد است اخلاق باید پیش از آنکه به جوانب رفتار و اعمال توجه داشته باشد به قلب مرتبط است و او در نظر دارد که بیشتر به معانی توجه کند.
وی تصریح کرد: فقه جاری امامیه غیراخلاقی است و آنجایی که در تعارض مواد اعلامیه حقوق بشر است مانند برده داری و... که نمونه روشنی در این خصوص است که طبق این دیدگاه در فقه مشهور وجود دارد و این موضوع با فقه اخلاقی تضاد دارد.
طالقانی در خصوص فقه و چیستی آن عنوان کرد: اولا فقه جاری امامی شیعه اثنی عشری مشتمل بر مجموعهای از احکام اخلاقی است که این احکام از آنچه فرمان الهی دانسته میشود اخذ شده، ثانیا نشان دادن نادرستی این احکام اخلاقی موجود در فقه جاری امامیه بنا بر دو دیدگاه مهم موجود در فلسفه اخلاق معاصر ناشناخت گرایی و دیگری واقع گرایی اخلاقی چندان آسان نیست. تضادهایی که امروزه مطرح میشود تضاد بین مکاتب اخلاقی است.
وی با اشاره به اینکه فقه دیدگاههای مختلفی دارد، گفت: فقه جاری امامیه مشتمل بر مجموع احکام اخلاقی است. بسیاری از افراد، فقه را یک نظام حقوقی میدانند که من این ادعا را قبول ندارم و آسان نیست، اما پیش از آنکه فقه را حقوق بدانم و با دانش حقوق مقایسه کنم آن را امری اخلاقی رفتاری میدانم و به جای اینکه وجوه اجتماعی سیاسی فقه را برجسته ببینم، وجوه فردی فقه را برجسته میبینم به گمان من فقه در سنت چند صد ساله ما آنچنان که محقق شده بیش از آنکه اجتماعی شود، فردی است.
این استاد دانشگاه باقرالعلوم به لایههای مختلف اخلاق اشاره و عنوان کرد: در این میان اخلاق توصیفی که در خصوص خلق و خوی افراد، اخلاق هنجاری که همان موضوعی است که ما از آن به عنوان باید انجام داد یاد میکنیم که دو وجه مهم دارد یک وجه آن بحث صدور احکام اخلاقی که ممکن است جزیی و خاص باشد، آنچه که مهم تلقی میشود اصول احکام اخلاقی است.
وی گفت: در واقع به عقیده من فقه بر اخلاق اهمیت و تقدم دارد و مناسبات اخلاقی نیز در این میان وجوه مختلفی دارند که یکی از آنها شباهتهای فقه با اخلاق و همچنین تفاوتهای این دو و تاثیرگذاری فقه بر اخلاق است.
این استاد دانشگاه باقرالعلوم در خصوص شباهتهای که وجود دارد ادامه داد: در خصوص شباهتها میتوان گفت که اخلاق مشتمل بر ارزشها است و البته بسیاری از موضوعات مشتمل بر ارزشها مانند زیبایی شناسی، هنر و... هستند، اما ارزشهای زیبایی شناسی با ارزشهای اخلاقی کاملا متفاوت هستند.
طالقانی با بیان اینکه به نوعی ارزشهایی که در فقه وجود دارند شبیه ارزشهای اخلاقی هستند، عنوان کرد: در واقع مهمترین مفاهیمی که بیان کننده ارزشهای اخلاق هستند؛ خوب و بد و از طرفی نیز باید و نباید و یا معادلهای فقهی آن مانند واجب و حرام است. این نکته مهم به نظر میرسد که ارزشهایی که در فقه وجود دارند اخلاقی هستند و اهدافی را نیز مانند سعادت و رستگاری دنبال میکنند.
وی در خصوص تفاوتهای ارزشهای اخلاقی موجود نیز اظهار کرد: در سالهای اخیر در مطبوعات کشور به دلایل سیاسی به تفاوتهای اخلاق و فقه دامن زده شود. همچنین بهتر نشاندن اخلاق و به تدریج خواهان محدود شدن فقه در چهارچوب چارچوب اخلاق شدهاند. به همین دلیل تاکید بر تفاوتها بسیار مهم هستند. در همین راستا نظامهای اخلاقی متفاوتی وجود دارد، اساسا نظامهای اخلاقی غیر دینی اعم از نظام اخلاقی لیبرال، مارکسیستی و ... وجود دارند.
این استاد دانشگاه باقرالعلوم تصریح کرد: هر نظام اخلاقی در واقع نظام دینی نیستند چه بسا اینکه فقه باشند. اخلاقها به چندین دسته از جمله اخلاق بودایی، هندویی، مسیحی، یهودی و اسلامی تقسیم بندی میشوند. اخلاق غیر دینی مانند اخلاق ارسطویی که به شدت در آثار اخلاقی جهان مانند امام محمد غزالی تاثیرات خود را داشته است. همچنین به نظر میرسد که فقه عمل محور و در سراسر فقه در خصوص رفتارها و عمل صحبت شده است.
وی افزود: البته جالب است بدانید که نظامهای اخلاقی معاصر عمدتا عمل محور هستند در مقابل نظام اخلاقی ارسطویی که صفت محور و خصلت محور است. صفات اخلاقی پیش از رفتار اخلاقی تاکید میکند و بر فضائل و رذائل اخلاقی تمرکز دارد تا بر اینکه رفتارها تاکید داشته باشد.
طالقانی اظهار کرد: به عقیده من در ذهن بسیاری از عالمان حوزوی ما نیز تمایز روشنی میان اخلاق و فقه وجود دارد که ناشی از تاثیر پذیری از اخلاق ارسطویی است. ما میدانیم که اخلاق نگاری در جهان اسلام به شدت تحت تاثیر اخلاق ارسطویی بوده است حتی افرادی مانند غزالی سعی کردهاند که اخلاق اسلامی بنویسند.
وی خاطرنشان کرد: غزالی علی رغم آنکه یک متکلم برجسته اشعری است و علی رغم اینکه فیلسوفان رسمی جهان اسلام؛ مشاء را تکفیر کردند، همچنین گفته میشود فلسفه پس از او در جهان اسلام حتی با دفاعهای ابن رشد قد راست نکرد. با وجود همه این عوامل میدانیم که کلام او تحت تاثیر حکمت سینوی و مشاء بوده و مشائی شدن کلام اشعری عمدتا با غزالی شروع و با فخر رازی به اوج خود میرسد. در واقع میتوان گفت که غزالی یک متکلم متاثر از مشاء سوفی است و انگارههای ارسطویی را دارد.
این استاد دانشگاه باقرالعلوم عنوان کرد: برخی از سخنوران و نویسندگان معاصر خواستهاند با استفاده از سخنان غزالی در ابتدای احیای علوم دین بر فقه اسلامی بتازند و آن را به مطالب غزالی در ابتدای احیای علوم ارجاع دادهاند.
انتهای پیام
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/61745/