عضو هیات علمی پژوهشکده فلسفه تحلیلی در پژوهشگاه دانشهای بنیادی (IPM):
دروغ نیاز ما برای دسترسی به ذهن افراد را سد میکند
فرهنگي
بزرگنمايي:
خراسان آنلاین - عضو هیات علمی پژوهشکده فلسفه تحلیلی در پژوهشگاه دانشهای بنیادی (IPM) گفت: دروغ آن نیاز اولیه اخلاقی ما را سد میکند و این است که به ذهن هم دسترسی داشته باشیم.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، دکتر امیر صائمی شامگاه شب گذشته 7 خردادماه در سلسله نشستهای معرفت، دین و اخلاق با موضوع در فلسفه اخلاق معاصر و دروغ در محل تالار شهر شهرداری مشهد، اظهار کرد: اگر یک گناه وجود داشته باشد که همه مرتکب شدهاند، دروغ است و همه لااقل یک بار آن را مرتکب شدند.
وی با بیان اینکه دو تمایز وجود دارد که باید روشن شود، عنوان کرد: در تمایز اول، یک نظر در فلسفه اخلاق موسوم به نظر نتیجهگرایانه یا پیامدگرایانه وجود دارد که بر مبنای آن هر فعلی ذاتا خوب یا بد نیست بلکه به خاطر نتیجه آن خوب یا بد میشود. دروغ ذاتا خوب یا بد نیست و چون نتیجه بدی دارد بد است. ابنسینا نظر غایتانگارانه داشت و عنوان میکرد خود افعال فی ذاته ارزش ندارند بلکه بدی یا خوبی را از غایت خود میگیرند.
عضو هیات علمی پژوهشکده فلسفه تحلیلی در پژوهشگاه دانشهای بنیادی (IPM) افزود: در مقابل آن، نظر دوم این است که فکر کنیم خود افعال هم ذاتا ارزش دارند. این نیست که بدی دروغگویی صرفا به دلیل نتیجه باشد بلکه به خاطر چیزی در خود دروغگویی است که سبب میشود فعل دروغگویی ذاتا ناپسند باشد. از دید من، نظر دوم صحیح است. اینگونه نیست که بدی دروغگویی صرفا به خاطر نتیجه باشد.
صائمی ادامه داد: تمایز دومی که باید در نظر بگیریم این است که حتی اگر فرض کنیم که ذاتا در دروغگویی چیز بدی قرار دارد، لازم نیست که ما مطلقگرا باشیم، بنابراین تمایز دوم بین مطلقگرایی و غیر مطلقگرایی است. اگر مطلقگرا باشید باید عنوان کرد که هر فعلی تحت هر شرایطی ناپسند است. اگر مطلقگرا نباشید، بیان میکنید که تحت شرایطی اگر اضطرار باشد، دروغگویی مشکلی ندارد. در زمینه دروغ، پیامدگرایی درست نیست و ذاتا منفی است و مطلقگرایی نیز درست نیست و تحت شرایطی میتوان دروغ گفت اما تحت چه شرایطی میتوان این کار را انجام داد؟
وی عنوان کرد: برای روشن کردن مفسده دروغ، نظریه کانت را بیان و تصریح کرد: کانت دنبال این است که اصل اعلای اخلاق را پیدا کند و بگوید که تمام اخلاق بر یک اصل ساده استوار هستند و آن اصل ساده این است که آدمها را هدف فینفسه فرض کن و آنها را ابزار نکن. این اصل در خصوص دروغگویی بیان میکند که دروغگویی بد است و اگر دروغ بگویید افراد را غایت فینفسه فرض نکردید و ابزارگرفتید یعنی اینکه اگر دروغ بگویید کمابیش افراد را فریب میدهید و این فرد را ابزار کردید زیرا نگذاشتید که تمام اطلاعات را در اختیار داشته باشند.
عضو هیات علمی پژوهشکده فلسفه تحلیلی در پژوهشگاه دانشهای بنیادی (IPM) اضافه کرد: مفسده دروغ این است که افراد را فریب میدهد و فریب بد است زیرا آنها را ابزار فرض میکند و اجازه نمیدهد که خودشان فکر کنند. اصل اعلای اخلاقی بیان میکند که هیچ وقت کسی را ابزار نکن.
این استاد دانشگاه به دو دلیل برای غلط بودن نظر کانت اشاره و بیان کرد: دلیل اول اینکه اینگونه نیست که تمام دروغها، به قصد فریب باشند بلکه ما دروغهایی داریم که فریبآمیز نیستند بنابراین مشکل اول کانت این است که اینگونه نیست که تمام دروغها فریب باشد. مشکل دوم کانت نیز این بوده که به نظر میرسد گاهی میتوان دروغ گفت و افراد را ابزار کرد.
صائمی خاطرنشان کرد: در فقه و کلام اسلامی بحثی وجود دارد که اگر ظاهر کلام شما صادق اما فریبآمیز است مشکلی دارد یا نه؟ اگر نظر کانت را بپذیرید که بدی دروغ گفتن به دلیل فریبآمیز بودن است، در توریه فریب وجود دارد و اگر حرف کانت درست باشد، فریب ذاتا بد است زیرا فردی را وسیله میکند. اینکه توریه و دروغ یکی باشند یا نه، هر دو بد هستند.
وی ادامه داد: یک نظر جایگزین بر مبنای آرای شفرین است. نکته اولی که شفرین بیان میکند این است که شما باید کاملا برایتان واضح باشد که دروغ و فریب دو پدیده مجزا هستند، به این دلیل که ممکن است دروغ بگویید اما فریب ندهید. دلیل دوم آن است که هر فریبی دروغ نیست و ممکن است با رفتارتان فردی را فریب دهید. فریب صرفا کلام نیست و ممکن است با حرف راست فریب دهید. از نظر مفهومی دروغ و فریب متفاوت هستند. دروغگویی بدی ویژهای دارد که با بدی فریب فرق دارد.
عضو هیات علمی پژوهشکده فلسفه تحلیلی در پژوهشگاه دانشهای بنیادی (IPM) گفت: ایده شفرین این است که ما با هم زندگی میکنیم و برای اینکه با هم زندگی کرده و اخلاقی عمل کنیم باید محتویات ذهن هم را بدانیم. من نیاز دارم که اخلاقی عمل کنم و برای این کار باید یاد بگیرم که اخلاقی عمل کردن چیست. به دلایل مختلفی پایه و اساس زندگی اخلاقی ما این است که به ذهن بقیه دسترسی داشته باشیم و مهمترین راه آن کلام است. دروغ مکانیزیم حیاتی که در آن ما نیاز به ذهن بقیه داریم را میبندد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: دروغ آن نیاز اولیه اخلاقی ما را سد میکند و این است که به ذهن هم دسترسی داشته باشیم. دنیا را کدر میکند. من برای زندگی اخلاقی نیاز دارم که دنیای ذهنی بقیه برای من کدر نباشد. بدی دروغ به خاطر کدر کردن دنیا است. بدی ویژه دروغ این است که مکانیزم اصلی ارتباط ما به ذهن هم را میبندد. کلام وسیله یگانهای است که ما میتوانیم به ذهن هم دسترسی داشته باشیم اما نباید فراموش کنیم که تنها کار با کلام این نیست که به ذهن هم دسترسی داشته باشیم.
وی افزود: گاهی ما در صحبت با یکدیگر فرض صداقت داریم اما گاهی نداریم زیرا با کلام کارهای دیگری نیز انجام میدهیم. با کلام ممکن است جوک تعریف کنید و در جوک گفتن فرض صداقت وجود ندارد. زمانی بد است که فرض صداقت وجود دارد و شما مکانیزم اساسی که به ذهن هم داریم را سد کنید اما وقتی فرض صداقت وجود ندارد اگر حرف کاذب بزنید مشکلی ندارد.
عضو هیات علمی پژوهشکده فلسفه تحلیلی در پژوهشگاه دانشهای بنیادی (IPM) با بیان اینکه در بدترین شرایط باید به نحوی راه گفتوگو و خارج شدن از شرایط بد را باز بگذاریم و کانال ارتباطی باید باز باشد، عنوان کرد: بدی دروغگویی به دلیل فریبآمیز بودن نیست بلکه بدی دیگری نیز دارد و اینکه کانال ارتباطی به ذهن هم را سد میکند. اگر شما دروغ نگفتید و توریه کردید بد است اما اگر هم فریب دادید و هم دروغ گفتید دو بدی انجام دادید. شما فریب دادید و نیاز اساسی اخلاقی ما که دسترسی به ذهن هم است را مسدود کردید.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در اینجا نظر نسبیگرایی غلط است، تصریح کرد: بر مبنای نظر نسبیگرایی، اخلاق وابسته به نظر و فرهنگ ما است. اینکه من میگویم دروغگویی مطلق نیست، منظورم این نیست که نسبی باشد بلکه درست بودن، مستقل از فرهنگ و نظر ما وجود دارد.
صائمی گفت: وضهیت دروغ در نهادهای عمومی مثل روزنامهها، دولت، پلیس، مسئولین و دولتمردان، تحت شرایطی که موضوع امنیتی باشد و در آن شرایط اگر مقام دولتمرد، قاضی، پلیس و یا روزنامهنگار سخن راستی را بگوید، باعث شورش شود و منافع عمومی جامعه در خطر بیفتد چگونه است؟ ما در جامعه تقسیم وظایفی داریم، افرادی را انتخاب میکنیم که میتوان به آنها اعتماد کرد که حقیقت را بیان کنند.
وی ادامه داد: من نیاز به دیگران دارم که بدانم حقیقت چیست و نیاز دارم در محیطی زندگی کنم که از من حمایت کند تا ببینم درست و غلط چیست. من این نقش را به دولت، پلیس و روزنامهها سپردم، زمانی که پلیس، روزنامهها و دولت دروغ میگویند، جامعهای که من در آن زندگی میکنم کدر میشود و در آن زمان پرورش اخلاقی غیرممکن میشود، بنابراین نهادهای دولتی مسئولیت ویژهای دارند که شهروندانشان اخلاقی زندگی کنند و شهروندان نمیتوانند اخلاقی زندگی کنند اگر نتوانند اعتماد کنند در این صورت حیات یک موجود اخلاقی غیرممکن میشود.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: دولتمردان به ویژه وظیفه دارند که راست بگویند و هیچ اضطراری مثل شورش مجوز دروغ نمیدهد. تنها زمانی مجوز دروغ وجود دارد که فردی میخواهد شما را هم دست خود کند، در آن شرایط فرض راستگویی از بین میرود و شما میتوانید به آن فرد دروغ بگویید.
انتهای پیام
لینک کوتاه:
https://www.payamekhorasan.ir/Fa/News/62890/