چاپ

پیام خراسان - دوران پر رمز و راز دفاع مقدس هر روزش برگی از دفتر هزار برگ خاطرات رزمندگان است خاطراتی که حتی تصور برخی از آنها حیرت انگیز است و این گزارش بخشی از خاطرات رزمنده جانباز خراسان شمالی در جبهه هاست.
به گزارش ایسنا، منطقه خراسان شمالی، آلبوم عکس هایش را که تعداد آنها به هزار عکس می رسد ورق می زند و سند افتخار خود و همرزمان شهیدش را رو می کند.
در اکثر عکس ها ردپایی از یک یا چند شهید است و در بیشتر عکس ها نیز در کنار رفقای شهیدش حضور دارد.
محمدرضا موفق یکی از جانبازان خراسان شمالی است که طی هشت سال دفاع مقدس جان فشانی های زیادی را از خود نشان داد وی که از سن 15 سالگی به جبهه های حق علیه باطل شتافته بود دارای یک برادر شهید است.
وی که از سال 61 در جبهه حضور داشت در چندین عملیات نیز شرکت کرده بود شهادت و مجروح شدن بسیاری از افراد را به چشم خود دیده و ناگفته های بسیاری دارد که برخی از آنها بسیار شنیدنی است.
میمک یکی از مناطق عملیاتی بوده که در آن حضور داشتم، در سال 1363 نیروی واحد دوشیکای لشگر پنج نصر بودم که عملیات عاشورا هم برای ایران و هم برای عراق به لحاظ استراتژیک و به خاطر منطقه ای همچون اروند رود بسیار مهم بود.
به همراه یکی از رزمندگان بر روی یک قبضه دوشیکا کار می کردیم، و در ظهر یک روز از آن سال که حجم آتش دشمن نیز برای بازپسگیری منطقه خیلی زیاد شده بود قرار داشتیم و بنده به خاطر شناختی که از هواپیما و هلی کوپتر داشتم دوربین در دستم قرار داشت و در حال بررسی خاک ریزهای دشمن بودم.
ناگهان متوجه شدم که یک هلی کوپتر در منطقه دور می زند و برمی گشت اما هلی کوپتر یک هلی کوپتر نظامی عراقی نبود و بیشتر شبیه یک هلی کوپتر تشریفاتی بود.
وقتی این هلی کوپتر نزدیک خط ایران و عراق رسید شروع کردم به رگبار بستن آن، و از آنجاییکه این هلی کوپتر زیاد دور نبود، دو تا سه گلوله از نوک دماغ و یک گلوله از زیر سر هلی کوپتر رد شد و سپس ارتفاع آن کم شد و بعد از دو سه دقیقه دوشیکاچی بعدی شروع به تیراندازی کرد.
در آن زمان یک رادیوی FM کوچک تک موجه داشتم که همان شب در حال گوش کردن اخبار بودم، آقای حیاتی گوینده اخبار آن شب بود و در مورد عملیات عاشورا گزارش می داد و به یاد دارم که اعلام شد امروز در منطقه عملیاتی میمک هلی کوپتر صدام حسین حضور پیدا کرد که با حجم زیاد آتش رزمندگان اسلام مواجه و مجبور به متواری شدن شد.
درآنجا بود که به همرزم خودم که با یکدیگر بر روی یک دوشیکا کار می کردیم گفتم که هلی کوپتر صدام حسین را مورد هدف قرار دادیم اما حیف که نیفتاد و در رفت.
انتهای پیام