بحران اقتصادی برای محیط زیست، خوب است یا بد؟
چهارشنبه 25 ارديبهشت 1398 - 23:51:29
ایسنا - اجتماعی - خراسان رضوی
|
|
پیام خراسان - اسنوبردسوارهای ( یک ورزش زمستانی است که در سطوح شیبدار پوشیده از برف انجام میشود.) زبر و زرنگ، مدتها بایکالسک ( شهری در کشور روسیه) را به عنوان پناهگاهی زیبا و بکر می شناختند. شمار بازدیدکنندگان آنقدر کم بود که حس میکردی کوه- دست کم موقتا- متعلق به خودت است. البته، مجبور بودی بوی ناخوشایندی را - که مخلوطی بود از بوی بزرگراه اصلی نیوجرسی و کلم گندیده – تحمل کنی. به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، علاوه بر دریاچه بایکال، کارخانه خمیر کاغذ و ورق کاغذ نیز در شهر بایکالسک واقع بود که تمام مدت بوی سولفات به هوا منتشر میکرد. بویی شبیه بوی دستشویی به اضافه کلرایدها، فنولها و دیگر مواد شیمیایی که به داخل دریاچه تخلیه میکرد. این آلودگی، گیاهان، خرچنگها و ماهیها را میکشت و تنها فک ساکن آب شیرین جهان- فک بایکال- را به خطر انداخته بود. طرفداران محیطزیست بارها تلاش کردند فعالیت کارخانه را متوقف کنند و به هیچ جا نرسیدند. اما جایی که سبزها شکست خوردند، رکود اقتصادی به خوبی موفق شد. در ماه نوامبر، کارخانه تولید خود را متوقف کرد. مارینا ریخانوا، مدیر گروه زیست محیطی بایکال ویو میگوید: بحران اقتصادی مثل جادو عمل کرد. بعد از رکود اقتصادی سال 2008، بایکالسک از مکانی صنعتی که اکولوژیستها از آن متنفر بودند به بهشت گردشگران تبدیل شد. آخر هر هفته، کوهستان مملو از اسکیبازها و اسنوبوردسوارها بود. تنها سه ماه بعد از تعطیلی کارخانه خمیر کاغذ، محلیها متوجه تغییرات شده بودند. آنها که هوای تازه و بدون بو برایشان غیرعادی بود، میگفتند پرندههای بیشتری در دریاچه و باغچه خانههایشان میبینند. رکود اقتصادی داشت روی خوشش را به محیط زیست نشان میداد. در جریان رکود اقتصادی جهان در سال 2008، کارخانههای کوچک تولید ورق آهن و فولاد اطراف دهلی بسته شدند. میزان انتشار سولفور اکساید (عامل تولید باران اسیدی) در اکتبر همان سال، در مقایسه با یک سال پیش 85 درصد کاهش پیدا کرد. در همین سال، حدود دو سوم از 200 میلیون راس دام برزیل در آمازون چرا میکردند و همین باعث شده بود دام های اهلی بزرگترین عامل جنگلزدایی در این ناحیه باشند. کاهش قیمت گوشت ( 51 درصد کاهش در طول 12 ماه) و کاهش ارزش زمینهای زراعی کاری را کرد که کمپین «جنگلهای بارانی را حفظ کنید» از پسش برنیامده بود: تخریب جنگلها برای مدتی متوقف شد. موسسه تحقیقات طبیعی فضایی برزیل اعلام کرد سرعت جنگلزدایی در مقایسه با سال گذشته، 70 درصد کاهش داشته است. وقتی گلهدارها دیگر مشتاق قلع و قمع کردن جنگل نیستند، راحتتر میتوان قوانین حافظت از طبیعت را پیاده کرد. دست کم 60 هزار کارخانه کوچک در استان ژجیانگ در جنوب شانگهای، در سالهای رکود اقتصادی درهایشان را تخته کرده و صف کامیونهای باری که گازهای آلاینده بیرون میدادند، کاهش قابل ملاحظهای یافت. در نتیجه، رودخانههایی که سابق بر این پسماند کارخانهها را در خود میپذیرفتند، تمیزتر شد، هوا کمتر دودآلود بود و تعداد روزهای با آلودگی هوا در سطح خطرناک نسبت به سال پیش، 65 درصد کاهش پیدا کرد. دانشمند محیط زیست، لیو زیمینگ از دانشکده فناوری دانگوان میگوید: وقتی کار کمتر است، فاضلاب و زباله کمتری تولید میشود و در نتیجه فشار بر محیط زیست کاهش مییابد. اتفاقی نیست که اغلب آلایندهترین کارخانهها، قربانی رکود اقتصادی میشوند. این کارخانههای کوچک و ناکارآمد معمولا هم قوانین زیستمحیطی را دور میزنند و هم به کاهش ناگهانی در تقاضا حساساند؛ در نتیجه به شدت از رکود اقتصادی تاثیر میپذیرند. در جهان توسعه یافته نیز رکود اقتصادی گاهی به نفع محیط زیست تمام میشود. کاهش فعالیت اقتصادی در اروپا در سال 2009 میزان انتشار کربن دی اکسید - که مهمترین گاز گلخانهای ناشی از فعالیت انسانی است- را 100 میلیون تن کاهش داد. در آمریکا نیز وضع کم وبیش به همین صورت بود. مشخص است که رکود اقتصادی یک استراتژی زیستمحیطی بلندمدت محسوب نمیشود. مسئله اینجاست که از رکود اقتصادی میتوان برای تاکید بر اهمیت فعالیت اقتصادی پاک و بازمهندسی کارخانههای باقیمانده استفاده کرد، به طوری که بعد از شکوفایی دوباره اقتصاد، محیطزیست باز هم قربانی نشود. باید از رکود اقتصادی برای تجهیز دوباره بخشهای صنعتی استفاده کرد. یارانهها و بستههای انگیزشی باید به پروژههایی اختصاص یابد که بهرهوری انرژی صنایع را ارتقا می دهند و از انرژی باد و انرژی خورشیدی برای تامین «اقتصاد سبز» استفاده میکنند. در چین، وقتی کارخانهها برای نجات از رکود اقتصادی سال 2008 دست به دامن اعتبارات دولتی شدند، دولتهای محلی ترجیح دادند به کارخانههایی کمک کنند که محیطزیست را آلوده نمیکردند. روی دیگر سکه! اما اثرات منفی بحران اقتصادی بر محیط زیست بارزتر است. بحران اقتصادی، میتواند شیوه استفاده انسان از طبیعت را تغییر دهد و به بهرهبرداری بیش از اندازه منتهی شود. مثلا بررسی جمعیت فیلهای آفریقایی در دوره رکود اقتصادی در کنیا نشان داد با پایین آمدن قیمت دام، شکار فیلهای بالغ افزایش مییابد که این امر نشان میدهد اقبال مردم به قاچاق عاج فیل برای تامین معاش افزایش مییابد. این نگرانی وجود دارد که جنبشهای زیستمحیطی در میانه بحران اقتصادی راه خود را کج کنند و به فراموشی سپرده شوند. سازمانهای مردم نهاد زیستمحیطی نیز از رکود اقتصادی آسیب میبینند. بررسی 800 سازمان غیرانتفاعی در آمریکا نشان میدهد 75 درصد آنها از رکود متاثر شده و بیش از نیمی با کاهش بودجه دولتی و بنیادهای خصوصی روبهرو شدهاند. به گفته مارک ترک رئیس موسسه غیرانتفاعی حفاظت از طبیعت، روزنه امید بحرانهای مالی برای گروههای سبز این است که مجبورشان میکند کارآمدتر و هوشمندانهتر و با تمرکز بر اولویتهای اصلی کار کنند. نتایج مرکز تحقیقات پیو (2009) نشان میدهد بین آوریل 2008 و اکتبر 2009، همزمان با آغاز بزرگترین رکود اقتصادی در آمریکا بعد از رکود بزرگ، شمار آمریکاییهایی که فکر میکردند زمین در حال گرم شدن است از 71 به 57 درصد و آنهایی که فکر میکردند تغییر اقلیم یک مشکل جدی است از 44 به 35 درصد کاهش یافته است. وقتی کسی به محیطزیست توجه نمیکند، توسعه سریع اقتصادی و بهبود اشتغال به اولویتهای اصلی دولت تبدیل میشوند. این نگرانی وجود دارد سیاستهایی که قبلا تصویب شدهاند، به دلیل هزینه بالا کنار گذاشته شوند یا به تعویق بیفتند. انگیزه دولت برای سرمایهگذاری در صنایع بزرگ، میتواند به آلودگیهای سنگین، مصرف کلان انرژی و نادیده انگاشتن نظارتهای زیستمحیطی منجر شود. افزایش مداخلههای دولت و تضعیف بازار باعث میشود گاهی منافع فردی یا فرقهای بر منافع ملی ترجیح داده شود. مثل جانبداری از شرکتها و کارخانههای مخرب محیط زیست که با اهداف ملی و زیستمحیطی در تعارض است. برخی صاحبان کارخانه با دولت لابی میکنند تا از استانداردهای زیستمحیطی عقبنشینی کنند و وقتی تحت فشار کاهش هزینه ها قرار میگیرند، به سادگی با از کار انداختن دودکشها و رها کردن پسماند به جای تصفیه، در هزینهها صرفهجویی میکنند. اما اینها آخرین نفسها و تقلاهای یک اقتصاد صنعتی در حال مرگ است. این راه به کجا ختم میشود؟ اقتصاد، اولین ابزار انسان برای تعامل با محیطزیستاش است. این موضوع نشان میدهد که این دو واقعیت تا چه اندازه در هم تنیدهاند. رشـد اقتصـادی برکیفیت محیط زیست موثر است و کیفیت محیط زیست به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر رشد اقتصادی. برای رسیدن به رشد اقتصادی پایدار، یک اثر آستانهای از حفظ محیط زیست ضـروری است. در واقع بحران اقتصادی یک بحران زیستمحیطی هم هست. نمیتوان یکی را حل کرد و دیگری را حلنشده باقی گذاشت. اقتصاد مثل ماشینی است که باید انرژی را از بیرون تامین کند. مقدار ثروتی که در این ماشین تولید میشود محدود است به مقدار ماده و انرژی که به صورت پایدار از محیط استخراج میکند و جریان خروجی که به سیستمهای طبیعی تخلیه میکند. به این ترتیب، دو راه برای افزایش نرخ تولید ثروت در یک سیستم اقتصادی وجود دارد؛ میتواند از ماده و انرژی بیاندازه استفاده کند و ردپای اکولوژیکی خود را افزایش دهد و یا کارایی خود را بیشتر کند. از نظر عملی میتوان این حدود را زیر پا گذاشت، اما فقط به صورت موقت. در تعریف به آن میگویند اقتصاد ناپایدار که میتواند به بحرانهای اقتصادی جدید منجر شود. بهخصوص در کشورهای فقیر که به عواقب تخریب محیط زیست حساسترند و در مواجه با آن، آمادگی کمتری دارند. رکود اقتصادی در هر کشور پیامدهای متفاوتی برای محیط زیست به دنبال دارد، اما به طور کلی در چنین شرایطی، اغلب محیط زیست به نفع سایر مسائل کنار گذاشته میشود. تجارب بینالمللی نشـان مـیدهـد چنـانچـه 1.5 درصـد از تولید ناخالص داخلی به حفظ محیط زیست اختصاص یابد، آلـودگی محیط زیست کنترل میشود و در صورتی که این رقـم بـه دو الـی سه درصـد برسـد، محـیط زیست از لحاظ کیفی ارتقاء مییابد. منابع: https://www.sciencedaily.com https://www.scientificamerican.com https://carnegieendowment.org www.lse.ac.uk https://www.nber.org https://www.newsweek.com https://www.mojnews.com https://www.nordic-ilibrary.org https://www.cnbc.com https://www.unescap.org/ http://eco.iaufb.ac.ir http://jiee.atu.ac.ir https://smallmedia.org.uk/ https://steadystate.org www.bbc.com https://assets.publishing.service.gov.uk https://www.tandfonline.com https://www.ncbi.nlm.nih.gov انتهای پیام
http://www.khorasan-online.ir/fa/News/152041/بحران-اقتصادی-برای-محیط-زیست،-خوب-است-یا-بد؟
|