پیام خراسان
شریعتی در برابر نقدها صحنه را خالی نمی‌کرد و به دنبال پاسخ‌های جدید بود
دوشنبه 3 تیر 1398 - 12:18:25 AM
ایسنا
پیام خراسان - سوسن شریعتی گفت: باید نوع اندیشه دکتر شریعتی بررسی شود که چگونه در برابر نقدها صحنه را خالی نمی‌کرد و همیشه پاسخ‌های جدید داشت.
  سوسن شریعتی، در نشست شریعتی و پرسش‌های زمانه که در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: در واقع از روز اولی که دکتر شریعتی در این دانشگاه سخن گفت نقدهایی نسبت به او شکل گرفت و هنوز هم این نقدها ادامه دارد. وی همیشه از سوی افراد مختلف مورد نقد قرار می‌گرفت که در نهایت باعث شد ایشان مسیر شغلی خود که همانا استادی بود را رها کند و به فعالیت‌های فرهنگی‌ در حسینیه روی آورد.
وی افزود: اتفاقاتی که برای دکتر شریعتی رخ داد منجر به این شد که وی را مورد نقد و سوژه بعضی از جامعه‌شناسان قرار دهند و ایشان را با وجود اینکه می‌دانستند یک استاد ادبیات است به عنوان یک جامعه‌شناس می‌شناختند. علاوه بر جامعه‌شناسان، اساتید تاریخ نیز شریعتی را به عنوان استاد تاریخ قبول داشتند، اما او هیچگاه یک استاد مورخ و تاریخ‌نگار نبود، البته که درس‌هایی از تاریخ را در دانشگاه تدریس می‌کرد.
این روزنامه‌نگار با بیان اینکه یکی از نقدهایی که بر دکتر شریعتی وارد شده بود، رویکرد اسطوره‌ای او بود، عنوان کرد: در واقع شریعتی پارادوکسی در پرونده خود نداشت، اما این در حالی است که پس از بازگشت خود از اروپا به ایران با وجود اینکه هیچگونه فعالیت سیاسی در نظام شاهنشاهی نداشت، اما عده‌ای از افراد وی را به دلیل اندیشه‌هایی که داشت، متفکر ضد قدرت می‌دانستند که همین موضوع او را به یک فرد سیاسی تبدیل کرد.
دکتر شریعتی به یک دماسنج فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تشبیه شده بود
وی تصریح کرد: در گذشته فردی مشهدی با دکتر شریعتی در ارتباط بود و از آن‌جایی که ایشان در حسینیه فعالیت داشتند و همه امور به خوبی پیش می‌رفت، او را به عنوان دماسنج معرفی می‌کرد. البته اگر پس از 40 سال این موضوع را ارزیابی کنیم مشخص می‌شود که شریعتی با توجه به بحث‌هایی که ایجاد و یا نقدهایی که نسبت به او در همه حوزه‌های مختلف مانند دین، سیاست و ... شده بود واقعا دماسنج خوبی بوده است.
شریعتی گفت: با وجود اینکه مخاطبان شریعتی متاثر از آثار او می‌شدند، در آستانه انقلاب تنها شاید 30 درصد از آثار او را مطالعه کرده بودند و هنوز 70 درصد کتاب‌های او چاپ نشده بود که چنین ادعایی داشتند. شریعتی دماسنج فرهنگی خوبی به شمار می‌رود چراکه نشان دهنده احوالات روزگار ماست.
وی با بیان اینکه دکتر شریعتی را می‌توان دماسنج سیاسی خوبی دانست، خاطرنشان کرد: دماسنج سیاسی نیز عنوان خوبی است که برای او می‌توان انتخاب کرد، چراکه نشان می‌دهد اکنون ما در چه وضعیتی قرار داریم. علاوه بر این، دماسنج اجتماعی خوبی نیز است، زیرا جامعه انقلابی دیروز با توجه به برداشتی که از او دارد، هر بار ممکن است از منظر خاصی از دکتر شریعتی انتقاد کند.
آثار دکتر شریعتی به اسلامیات، اجتماعیات و کبیریات تقسیم می‌شود
این روزنامه‌نگار مطرح کرد: آثار دکتر علی شریعتی به سه دسته اسلامیات، اجتماعیات و کبیریات تقسیم می‌شود که اگر در زمان خود به 100 هزار تیراژ می‌رسید، اکنون مانند «کبیرگاه» سالیانه دو بار تجدید چاپ می‌شد.
وی بیان کرد: دکتر شریعتی به کارکرد اجتماعی دین هم توجه می‌‎کند، اما باز هم از او به عنوان دینداری‌ بدون ساختارهای فلسفی و پایگاه مشخص نظری تعریف می‌شود. باید گفت که دکتر شریعتی از شور و شعور برخوردار بود، زیرا عده‌ای از افراد بر این باور بودند که این دو باید در کنار یکدیگر قرار گیرند و در واقع افراد دهه 40 و 50 به یاد دارند که با تفکرات او برانگیخته شدند، چرا که او شور بود و هیچگاه وارد سیاست نشد و حتی در زمان جنگ هم در حسینیه مشغول فعالیت‌های فرهنگی بود.
شریعتی گفت: با توجه به فعالیت‌های فرهنگی و با وجود نقدهای وارد شده، عده‌ای بر این باور هستند که او اگرچه با ساواک همکاری نداشت، اما با او همسو بوده است و به همین دلیل شریعتی‌ای که مشغول فعالیت‌های فرهنگی بود، ناگهان تبدیل به رادیکال خشونت شد.
وی افزود: دکتر شریعتی سوژه فتواهای بسیاری قرار گرفت و افراد او را تلفیقی از سوسیالیسم دانستند تا به نوعی منابع معرفتی دینی او را ضعیف قلمداد کنند و این در حالی است که دکتر شریعتی توانست با انجام اقداماتی مانند خلق سوژه‌های انقلابی و دینی در دهه 50 دین ما را نجات دهد.
این روزنامه‌نگار اظهار کرد: شریعتی سوژه بسیاری از افراد از این لحاظ که دین‌داری شریعتی مشکوک و حد تلفیقی با سوسیالیسم و منابع معرفتی او نیز ضعیف است، قرار گرفت. بنابراین این پارادوکس اوست که سوژه دینی و انقلابی خلق می‌کند.
وی عنوان کرد: ما شریعتی را هر بار شبیه خود می‌کنیم و این نشان می‌دهد که ما هرگز از او دور نشده‌ایم و پا به پای انسان معاصر ایرانی همراه بود‌ه‌ایم. روز اولی که در اینجا شروع به سخن کرد از او انتقادهای زیادی صورت گرفت و اکنون این نقدها وجود دارد و به نوعی شریعتی سوژه نقدهایی در خصوص دعوت به خشونت شد.
او با اشاره به اینکه دکتر شریعتی در سال 43 به ایران می‌آید و تمام احزاب چپ مذهبی در این زمان شکل گرفته‌اند و او هیچ نقشی در آن‌ها نداشته است، افزود: شریعتی در زمان خود و اوج انقلاب ایران، متفکری در اقلیت مانده بوده است.
وی افزود: یکی از خصلت‌های شریعتی، درک او از دوره است و از نظر خود، متفکر دوره است. درک شریعتی از دوره محصول بین سه زمان کوتاه حادثه، میان مدت فرهنگی و کند فرهنگی است.
این روزنامه‌نگار اضافه کرد: با وجود اینکه شریعتی عضو هیچگونه حزب و فرقه‌ای نبود، اما او را متهم به سیاست و دیگر مسائل می‌کردند و بر همین اساس نقدهایی را بر او وارد و او را ضد مدرن و ضد روشنفکر تلقی کردند. ضد مدرنیته او به این لحاظ بود که مخالف تک بعدی بودن مدرنیته بود که امروزه یک امر بدیهی است؛ از این رو بر این باور بود که مشکل اساسی جامعه ما این است که شبه مدرن، مدرن نیست و شبه سنت هم مذهب نیست.


http://www.khorasan-online.ir/fa/News/159444/شریعتی-در-برابر-نقدها-صحنه-را-خالی-نمی‌کرد-و-به-دنبال-پاسخ‌های-جدید-بود
بستن   چاپ