پیام خراسان
/ولادت خورشید/
یک پژوهشگر: تلقی ما از سیره امام رضا(ع) نادرست است/ باز بودن فضای پرسش به پیشرفت جامعه کمک خواهد کرد
يکشنبه 23 تير 1398 - 12:44:50
پیام خراسان - یک پژوهشگر و مدرس فلسفه گفت: معتقدم تلقی ما از امام رضا(ع) تلقی درستی نیست و زمانی می‌توانیم زندگی ائمه(ع) را الگوی خود قرار دهیم که برداشتمان را از زندگی ایشان اصلاح کنیم.
حسن جمشیدی خراسانی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا- منطقه خراسان، در این خصوص که چه میزان در انتقال سیره و منش گفت‌وگویی امام رضا(ع) به جامعه موفق بوده‌ایم، اظهار کرد: معتقدم به واقع تلقی ما از امام رضا(ع) تلقی درستی نیست و ما باید این تلقی از ائمه را اصلاح کنیم. ضمن این که زمانی می‌توانیم زندگی ائمه را به عنوان الگو در زندگی خود اعمال کنیم که برداشت ما، برداشتی صحیح باشد. از سوی دیگر، زمانی که زندگی ایشان را به کل به سمت و سویی ببریم که هیچ ارتباطی با زندگی ما نداشته باشد، مثلا آن را به سمت معجزات برده، یک زندگی کاملا آسمانی و غیر قابل اجرا ارائه کنیم و یا الگو شدن را از زندگی ایشان کنار بزنیم، آن زمان است که می‌گوییم نمی‌توانیم مانند امام رضا(ع) زندگی کنیم و طبیعی هم هست که نمی‌توانیم. به این خاطر که مناسبتی بین زندگی ما و امام رضا(ع) وجود نخواهد داشت و حال آن که این‌ها اسوه‌، الگو، نمونه و تابلوی زیبای زندگی پیش روی ما شیعیان هستند.
وی ضمن بیان این که امام رضا(ع) دارای شخصیتی ممتاز بوده‌اند، عنوان کرد: دیگر ائمه(ع) زندگی علمی و شخصی داشته و چه بسا به جز امام حسین(ع)، امام حسن و حضرت امیر(ع)، چندان درگیر سیاست و قدرت نبوده‌اند. در حالی که امام رضا(ع) ولی‌عهد بود و اگر بخواهیم این موضوع را معادل قرار دهیم، امام علی(ع) نیز جدای از دوره خلافت، چندین سال مشاور عالی برای خلیفه اول، دوم و سوم بوده که البته پست و موقعیت امام رضا(ع) را دارا نبودند. لذا این پست برای امام رضا(ع) موقعیت خاصی ایجاد کرد و ایشان راحت‌تر می‌توانستند با مردم تعامل کرده و با شیعیان در ارتباط باشند. 
این پژوهشگر و مدرس فلسفه افزود: امام رضا(ع) وارد عرصه سیاست و در اصطلاح «جانشینِ جانشین» شدند. البته در فرهنگ ما ایرانی‌ها با نام ولی‌عهد از این موضوع یاد می‌شود؛ این در حالی است که ولی‌عهد به معنای «جانشین شاه» است و حضرت رضا(ع) «جانشین خلیفه» یعنی مامون بودند و این از جهتی ویژگی و موقعیت امام(ع) را نشان می‌دهد. به علاوه، از جهتی دیگر نیز موقعیت آن حضرت با سایر ائمه متفاوت بود؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت دوران امام رضا(ع) اوج شکوفایی به لحاظ علمی محسوب می‌شود؛ به این معنا که بیت‌الحکمه تقریبا شکل یافته، کتابخانه‌ها سروسامان گرفته، مراکز علمی جا افتاده و تقریبا خلافت برای خود شکل و شمایلی پیدا کرده، سلطه و سیطره مسلمانان بسط بسیاری یافته بود. خلافت در اوج قدرت و فضای علمی به سامان شده بود، آثار فراوانی ترجمه، تالیف و یا تدوین گردید و این همه ناشی از بهبود اقتصاد بلاد اسلامی و سر و سامان یافتن آن است. 
فضای تساهل و تسامح در دوران امام رضا(ع) آغاز شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی بود
جمشیدی خراسانی با اشاره به این که به لحاظ سیاسی، جغرافیایی و نیز به لحاظ فضای باز دینی، موقعیت مامون با دوره‌های قبل متفاوت بود، ادامه داد: در این دوران اسلام تقریبا شکل گرفته، چارچوب‌ها و ساختار خود را یافته و نوعی آزادی نیز به سایر ادیان داده می‌شد. لذا شاید مانند اتفاقاتی که قرن‌ها قبل در ایران رخ داده و به میزانی فضا برای سایر ادیان هم باز بود، در دوره مامون نیز رخ داد و از مناظرات بر می‌آید که مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان و سایر ادیان و فرقه‌های مختلف مذهبی تقریبا آزادی عمل داشتند و به نوعی فضای فکر و اندیشه، دارای تساهل و تسامح بود. بنابراین، این فضا بسیار به رونق دین و خصوصا شیعه و بسیاری از مسائل دیگر کمک می‌کرد و آغاز شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی نیز از همین تساهل و تمساح و ایجاد گفت‌وگو شروع شد. ضمن این که مسلمانان هزینه بسیار دادند تا این فضا ایجاد و بستری برای شکل‌گیری تمدن اسلامی شد.
سیره امام رضا(ع) به فهم معنی تعامل شیعه با قدرت کمک می‌کند
وی اضافه کرد: در رابطه با سیره و اخلاق امام رضا(ع) باید گفت از آن‌جا که ایشان خود از طرفی امام و پیشوای شیعیان و از دیگر سو، درگیر سیاست و قدرت بود، این امر می‌تواند به ما در فهم معنی تعاملمان به عنوان شیعه با قدرت کمک کند. به نظر می‌رسد از ماجرای خلافت حضرت امیر، صلح امام حسن و پس از آن حادثه عاشورا، تقریبا ما شیعیان نگاه مثبتی به حکومت نداشتیم. معاویه امام حسن(ع) را از خلافت حذف کرد و امام حسین(ع) نیز در برابر حکومت یزید ایستاد؛ چون خلافت به مرکز فساد و فحشا بدل شد که باید از آن دور شد، قدرت مساوی با بی‌بندباری و غارت‌گری، چپاول اموال مردم و مرکز ناعدالتی بود. 
این پژوهشگر و مدرس فلسفه افزود: در دوران امام صادق(ع)، امام باقر(ع) و موسی‌بن‌جعفر(ع) تعاملات موجود، تعامل چندان روشن و شفافی با قدرت و حکومت نبود و به عقیده من در زمان امام رضا(ع) به نوعی سیاست تغییر می‌یابد و البته برخی می‌گویند در این مورد آن حضرت را مجبور کرده‌اند که به عقیده من این امر چندان از تاریخ برنمی‌آید؛ چرا که اگر ایشان را مجبور کرده باشند، در نتیجه آن حضرت به عنوان خلیفهِ مجبور باید همه کاری بکند. این در حالی است که امام رضا(ع) از آن موقعیت به نفع مردم استفاده می‌کند. این یعنی تعامل با قدرت به نفع مردم و حتی به سود جریان مورد حمایت خود. 
جمشیدی خراسانی ضمن بیان این که جریان و دوران امام رضا(ع) آغازی برای نوعی نگاه جدید به حکومت و قدرت بود، افزود: این همان نوع نگاهی است که در قرآن نیز به آن تاکید شده است؛ «اذهبا الی فرعون انه تقی و قولا له قولا لینا». آیه شریفه خطاب به موسی و برادرش هارون است و بیان می‌کند که سراغ فرعون برو و با او حرف بزن. ولی مبادا پرخاش کنی و زبان به تندی بگشایی؛ بلکه با او به نرمی سخن بگو و نرم سخن گفتن برای رئیس دولت و حکومت یک نعمت است. لذا امام رضا(ع) از این فرصت استفاده کرد و به نظر من آن حضرت موقعیت بسیار خوبی برای شیعه ایجاد کرد و این امر را از مناظرات امام رضا(ع) می‌توان دریافت. 
وی ادامه داد: بر خلاف برخی که معتقدند ایشان در مناظره‌ها سعی داشت زرتشتیان، مسیحیان و یا دیگر فرق و مذاهب اسلامی را محکوم کند و یا سرجایشان بنشاند، بنده اعتقاد بر این ندارم که امام(ع) تلاش می‌کرد آنان را محکوم کرده، بطلان اندیشه‌شان را به رخشان بکشاند؛ بلکه ایشان تلاش می‌کرد شیعه را ثابت کند و این متفاوت از باطل کردن است. امام رضا(ع) تلاش می‌کرد تا در برابر کالاهای عرضه شده توسط آن‌ها، کالای مطلوب خود را معرفی کند و بستر را برای حضور شیعیان در فضای باز ایجاد شده فراهم‌تر کند. حال آن که دیگر ادیان نیز بودند، زندگی می‌کردند، حضور و قدرت و امکانات هم داشتند و امام رضا(ع) تلاش می‌کرد در مناظرات بگوید ما شیعیان نیز حق و حقوقی و حرفی برای گفتن داریم.
ساختار فقه شیعه در دوران امام رضا(ع) شکل گرفت و به بالندگی رسید
این پژوهشگر و مدرس فلسفه تصریح کرد: آن حضرت تقریبا از چنین موقعیت‌هایی استفاده کرد و شیعه بالاخره ظهور و بروز پیدا کرد. همچنین امام رضا(ع) بخشی زیاد از آثاری که برای شیعه بود، سروسامان داده، تدوین کرد و به نسل‌های بعدی انتقال داد. به علاوه اگر پیش از امام رضا(ع) مجموعه‌های روایی تحت عنوان اصول نگارش یافته بود، این اصول به احتمال زیاد در دوره آن حضرت بازبینی شد و نگارش مجدد یافت. بنابراین می‌توان گفت بسیاری از شخصیت‌های علمی و نیز فقه شیعه و چارچوب و ساختار شیعه از این زمان به بعد شکل گرفت. گرچه زمینه آن از قبل چیده شد؛ اما بالندگی آن مربوط به زمان امام رضا(ع) بود. لذا ایشان از قدرت برای تثبیت قدرت بهره نگرفت؛ بلکه به عقیده من از قدرت برای تقویت جریان فکری منتسب به خودش خیلی خوب استفاده کرد. 
جمشیدی خراسانی در بحث تعامل امام رضا(ع) با قدرت ادامه داد: در دوران آن حضرت، جایی را نمی‌بینیم که ایشان با قدرت درگیر شود و آنچه امروز با عنوان ایستادن در مقابل امپریالیسم و قدرت می‌گوییم، در نگاه امام(ع) دیده نمی‌شود. در آن زمان مامون یک قدرت است و آدم خوبی هم نیست؛ نمی شود گفت مامون از هارون بهتر بود و یا هارون از یزید و...؛ ولی این‌ها خلیفه مسلمین بودند و قدرت در دستشان بود و امام رضا(ع) با مامون به تعامل می‌پردازد؛ البته باید گفت آن حضرت به سمت قدرت نرفت؛ اما قدرت از او کمک خواست و ایشان دست رد نزد. چرا که می‌خواهد برای پیروان و شیعیان خود موقعیت ایجاد کند و لذا می‌تواند حق و حقوق تضییع‌شدگان را از این طریق بگیرد. بنابراین امام رضا(ع) و جواد الائمه(ع) با این خاندان وصلت می‌کنند.
حقوق بشر امری عُقلایی است؛ چه کسی می‌گوید اسلام با امر عقلایی ناسازگار است
وی در خصوص روش امام رضا(ع) در دفاع از حقوق بشر و حق‌الناس خاطرنشان کرد: نه تنها امام رضا(ع)، بلکه خود پیامبر(ص) و ائمه(ع) نیامدند تا در برابر عقلای عالم مغازه‌ای جدید باز کنند؛ بلکه آمدند تا بگویند ای کسانی که به دور از آداب و آیین بشریت زندگی می‌کنید، یک‌دیگر را می‌کشید و خون هم‌دیگر را می‌مکید، چارچوب و حق و حقوقی نیز وجود دارد. لذا از زمان پیامبر(ص) به عناوین گوناگون بردگان و بندگان آزاد می‌شوند تا جایی که دیگر در فرهنگ خودمان برده نداریم؛ احکام و قوانین و مقررات برده وجود دارد، اما از مقطعی به بعد دیگر بردگی را نمی‌بینیم و این بستر فراهم می‌شود که انسان‌ها حق و حقوقی دارند و حتی برده نیز دارای حقوقی است.
این پژوهشگر و مدرس فلسفه با تاکید بر این که این ایجاد حق در مورد زنان نیز وجود دارد و قبل از اسلام و پیامبر(ص) این حق وجود نداشت، افزود: زنان و بلکه دختران را به خاطر شرافت و حیثیت خانوادگی می‌کشتند که آیه شریفه به این داغ ننگ فرهنگ جزیره‌العرب اشاره می‌فرماید: بای ذنب قلت‌؛ این دخترهای خردسال به کدامین گناه کشته می‌شدند.
جمشیدی خراسانی تصریح کرد: انبیا آمدند تا در برابر غیر عقلا، سودجویان، ظالمان، ستم‌گران و نه عقلا، مغازه و دکان دیگری باز کنند؛ حال آن که آنچه بنای عقلایی است، انبیا و ائمه نیز احترام می‌گذارند. ضمنا تمامی ابواب معاملات و حدود و دیات مبتنی بر بنای عقلایی و لذا این‌ها امضایی است و نه تاسیسی؛ بنابراین اگر حقوق بشر یک امر عقلایی است، چه کسی می‌گوید اسلام و امام رضا(ع) با این موضوع ناسازگار است و مگر در زمان پیامبر(ص) یهودیان و مسیحیان آزاد نبودند؟ این داستان معروف حضرت امیر(ع) است که در مسیری با یهودی آشنا شد و یا در شبی که صحابه جمع بودند، مرد یهودی وارد شد و درباره خدیجه(س) سوالی کرد و حضرت امیر(ع) او را از مجلس بیرون کشید و درباره خدیجه به تفصیل سخن گفت. ماجرای خلخال زن یهودی نیز معروف و مشهور است. خلخال مظهر حق زن بوده و حقوق او باید به رسمیت شناخته شود. ولو زن و یهودی باشد، او یک انسان است. 
وی همچنین در بیان روایتی از امام رضا(ع) عنوان کرد: ایشان می‌فرمایند «العلم مخزون و مفتاحها السوال»، یعنی تمامی علوم، مخزون و کلید آن سوال است و این موضوعی است که در قرن 15 در اروپا رخ داد و کانت و دیگران از آن با عنوان دوره روشن‌گری یاد می‌کنند. بنابراین آن حضرت می‌فرمایند اگر می‌خواهید جامعه‌تان پیشرفت کند، فضای سوال و پرسش را باز بگذارید. دهان مردم را نبندید و به خاطر سوال آنان را مورد اذیت و آزار قرار ندهید و این توجه به حقوق دیگران را می‌رساند و بیان می‌کند که اجازه پرسش به دیگران بدهید تا گنج‌ها برای شما بر اثر همین پرسش گشوده شود. 
نگاه از بالا به پایین در مناظرات امام رضا(ع) معنا ندارد
این پژوهشگر و مدرس فلسفه همچنین پیرامون ویژگی‌های مناظرات امام رضا(ع) با دیگر ادیان و مذاهب گفت: نگاه از بالا به پایین در مناظرات امام رضا(ع) موجود نیست و امام آنان را قبول کرده است؛ در حدی که گاهی اوقات می‌بینیم اطلاعات آن حضرت نسبت به دین و آیین آنان بیشتر است. لذا در هیچ‌کجا نمی‌گوید که شما باطلید؛ بلکه بحث عقلایی و استدلال با آنان کرده و بر اساس این استدلال، موقعیت برتری به خود و نیز پیروان خود می‌دهد. به این معنا که آن‌ها فکر نمی‌کردند شیعه یک اندیشه، تفکر و مجموعه است و می‌‎تواند خیلی کارها بکند؛ بلکه گمان داشتند اگر سر شیعه زده شود و یا همچون موسی‌بن‌جعفر(ع) محبوس گردد، دیگر کارشان تمام است و حال آن که این چنین نبود و اتفاق دیگری افتاد. بنابراین، امام رضا(ع) در واقع می‌گوید این تفکر و اندیشه ماست؛ در حالی که ایشان ولی‌عهد بود و می‌توانست برخوردهایی دیگر با مناظره‌کنندگان داشته باشد؛ اما با آنان به گفت‌وگو نشست و این گفت‌وگو به بسط و گسترش فرهنگ شیعه کمک کرد.
جمشیدی خراسانی ادامه داد: گفته می‌شود که مامون این مناظرات را فراهم کرد تا امام رضا(ع) را به نوعی تخریب کند. شاید این هم باشد ولی رویکرد بسیار ضعیفی است که وی فردی را به جانشینی خود انتخاب و سپس اسباب تحقیر او را فراهم کند. این امر در واقع خالی کردن زیر پای خود است. شاید هم می‌خواهد توانمندی‌های ایشان را به رخ دیگران بکشد. 
وی در تکمیل سخنان خود گفت: این گرامی‌داشت‌ها باید فرصتی باشد تا مجددا به زندگی پیشوایان دینی پرداخته و به جای مدح و ثنا و تجلیل، زندگی ایشان را تحلیل کنیم.
گفت‌وگو از فاطمه طالبیان شریف؛ ایسنا- منطقه خراسان
انتهای پیام

http://www.khorasan-online.ir/fa/News/162681/یک-پژوهشگر--تلقی-ما-از-سیره-امام-رضا(ع)-نادرست-است--باز-بودن-فضای-پرسش-به-پیشرفت-جامعه-کمک-خواهد-کرد
بستن   چاپ