پیام خراسان
نبايد جنبش دانشجويي بازي احزاب را بخورد
fiogf49gjkf0d
يکشنبه 14 آذر 1395 - 11:12:08 AM
خراسان امروز
خراسان انلاين- در ادامه اين يادداشت به قلم محمد حسين ‏زاده، آمده است: دوران دانشجويي به دليل تلاقي چند شاخصه مهم نه تنها در زندگي فردي يک دانشجو دوران کليدي به حساب مي آيد بلکه در زندگي اجتماعي او و اثراتي که او بر اجتماع مي گذارد و اجتماع بر او نيز، دوراني مهم و کليدي قلمداد مي ‏شود.
وي ادامه داد: جنبش دانشجويي زماني شکل مي گيرد که اراده هاي دانشجويان در راستاي يک هدف مشخص به جريان افتد، موج ايجاد کند، ديوارهاي دانشگاه را در نورديده و فضاي اجتماعي کشور را متاثر از خود کند.
به گفته وي آنچه در 16 آذر 1332 اتفاق افتاد از همين جنس بود که موج استکبارستيزي جوانان دانشجوي دانشگاه تهران فضاي دانشگاهي و اجتماعي کشور را تا سال‏هاي سال تحت تاثير خود قرار داد.
ادامه يادداشت به اين شرح است: اين ظرفيت عظيم، يعني جنبش دانشجويي، هميشه مورد طمع فرصت طلبان داخلي و خارجي بوده است تا بتوانند از آن در جهت تامين منافع خود بهره ببرند.
غفلت جنبش دانشجويي از آنچه در پيرامونش مي گذرد سبب ساز اين منفعت‏خواهي فرصت‏طلبان مي شود.
اين غفلت لزوما ناشي از بي تفاوتي جنبش دانشجويي به مسائل پيرامونش نيست که البته اگر چنين باشد، بسيار خطرناک است؛ يعني جوان دانشجو از تاثيرگذاري بر پيرامونش، دانشگاهش، کشورش و جهان نااميد شود.
احساس کند تلاشاش براي بهتر شدن پيرامونش بيهوده است.
آن زمان که اين احساس بيهودگي به رخوت و سکون و سکوت انجامد، چه بخواهد و چه نخواهد هر سرنوشتي در کشورش رقم بخورد براي او هم خواهد بود.
دشمني انگليسي ها و آمريکايي ها با جريان دانشجويي ايران در دهه هاي سي، چهل و پنجاه از همين جهت بود که چشم دانشجو اگر باز مي شد، منافع آنها به خطر مي افتاد.
اگر دانشجو پيگير مطالبات ملي کشورش مي شد، منافع نفتي آنها، حضور نظامي و سياسي آنها در ايران به خطر مي‏افتاد.
لذاست که مي بينيم دو نقطه عطف تاريخ دانشجويي کشور يعني 16 آذر 1332 و 13 آبان 1358 هر دو ماهيت ضداستکباري دارند و اين براي دشمن خارجي و دوستان داخليشان بسيار سخت آمده بود که از درون دانشگاه با آنها اين چنين برخوردي شده است و اگر از درون حوزه علميه اين چنين مي‏شد، شايد برايشان قابل هضم تر بود تا درون دانشگاه.
امروز کسي به دنبال بي تفاوتي جنبش دانشجويي نيست، بلکه به دنبال تغيير محاسبات فکري اوست.
يعني جنبش دانشجويي نتواند مسائل فرعي و اصلي کشور را از هم تميز دهد.
آنقدر درگير مسائل فرعي و دست چندم شود که فرصت رصد و پيگيري و مطالبه مسائل اصلي نظام را نداشته باشد.
در عرصه سياست کشور هر روز شاهد درگيري‏هاي لفظي و رسانه اي جناح هاي مختلف کشور هستيم.
آيا ارزش و سطح جنبش دانشجويي در سطح اختلافات سياسي و سليقه اي احزاب است؟
جنبش دانشجويي اگر مسائل فرعي و اصلي را از هم تشخيص ندهد، آنگاه چه بسا در دعواهاي زرگري احزاب فريب بخورد، در ظاهر مياندار باشد و در واقع تکميل کننده پازلي که ديگري برايش طراحي کرده است.
جنبش دانشجويي مدافع منافع ملي است نه حزبي؛ منطقه‏ مانور او احقاق حقوق ملت است نه تامين فزونخواهي‏هاي يک حزب.
اِشراف و بصيرت يعني شناخت مسير پيشرو و تشخيص مسيرهاي سره از ناسره.
اگر در هر جامعه اي چند قشر، علمدار عدالت خواهي و حق‏طلبي باشند، قطعا يکي از آنها، قشر دانشجوست.
اهميت همين قشر و قدرت جريان‏سازي‏اش در جامعه سبب مي شود که احزاب سياسي براي پيشبرد اهدافشان و دشمنان خارجي براي ضربه زدن به کشور تلاش کنند محاسبات جنبش دانشجويي را به خطا ببرند.
بصيرت اما همان ابزاري است که اجازه نمي دهد مسائل فرعي ما را از مسائل اصلي باز بدارد.

http://www.khorasan-online.ir/fa/News/4833/نبايد-جنبش-دانشجويي-بازي-احزاب-را-بخورد
بستن   چاپ