پیام خراسان
لباس، نشان آدميت و نوکيسگي
يکشنبه 8 اسفند 1395 - 10:38:31 AM
ايرنا
خراسان انلاين- جشنواره ي مد و لباس نقش موثري در صيانت از فرهنگ اصيل اسلامي و ايراني مان و هويت بخشي به سليقه و ذوق طراحان ايراني دارد.
برپايي اينگونه جشنواره ها موجب رشد و پويايي توان و پتانسل نيروهاي مستعد بومي مي شود. طراحي ذوق و پشتيباني مي خواهد و اين هردو نيازبه پول آنچناني ندارد.
برپايي اينگونه نمايشگاه ها و نشست ها يکي از ابعاد رويارويي با تهاجم فرهنگي است. هر جا ما جا را خالي کنيم براحتي جايگزينهايي دلفريب ارائه مي شود.
بنابراين هر جا کم آورده ايم همان جاهايي بوده است که کم گذاشته ايم. به نحو تاسف آوري در مباحث فرهنگي و اجتماعي درگير درمان هستيم تا پيشگيري.
الان هم همينگونه است، همچون آن مردي که از پيش اشتر مست بگريخت و به‌ضرورت، خويشتن در چاهي آويخت و دست در دو شاخ زد که بر بالاي آن روئيده بود و پاهايش بر جاي قرار گرفت.
در اين ميان بهتر بنگريست، هر دو پاي بر سر چهار مار بود که سر از سوراخ بيرون گذاشته بودند.
نظر بر قعر چاه افکند، اژدهائي سهمناک ديد دهان‌گشاده و افتادن او را انتظار مي‌کشيد. به سر چاه التفات نمود.
موشان سياه و سپيد بيخ آن شاخ‌ها دايم مي جويدند.
ناگهان پيش خويش زنبورخانه‌اي و قدري عسل يافت، چيزي از آن به لب برد و مشغول خوردن شد و از آن همه دام غافل ماند تا هلاک شد.
در مقوله فرهنگ و آنچه اکنون برسرش مي آوريم همين داستان کليله و دمنه مصداق دارد.
خيلي از ما مشغول خوردن عسليم و از عاقبت بي خبر.
سرگرم خودکامگي هايي که لباس توجيه از هر جنسي به تن مي کنند.
بايدها و نبايدهايمان به نحو هول انگيز دچار استحاله اند.
وقتي فرهنگ و هنر و باورهاي اسلامي و ايراني خودمان را در پستوي فکر و ذهنمان مخفي کنيم واز بروزرساني آن مطابق نياز و سليقه نسل امروز کوتاهي نماييم به همان اندازه بايد منتظر هنرنمايي آناني باشيم که از تمدن و فرهنگ غني ما هراس دارند.
زماني که دانشمندان مسلمان ايراني کتاب شفا و قانون را مي نوشتند و ابوريحان داشتيم و رازي و خيام و اديبان و عرفاي ما مراحل سلوک را تجربه مي کردند و از عرفان مي نوشتند آناني که امروز در آنسوي مرزها براي مان نسخه فرهنگي مي پيچند دور آتش مي چرخيدند و عو عو مي کردند.
ننگ است بر ماکه امروز عروسک مد آنان باشيم.
من با لباسم باورها و ارزشهايم را به نمايش مي گذارم و اينکه چقدر اهل ذوق و زيبايي هستم و چقدر براي سلامت بدن خودم احترام قايلم.
روح و روانم در چه سطحي از تعادلند. سرمايه اجتماعي من چقدر است و چقدر به اجتماع تعلق دارم.
به همان اندازه که لباسم با ارزشهاي جامعه و کشورم هماهنگ است به همان اندازه از پشتيباني اجتماعي و فرهنگي برخوردارم.
لباس من جايگاه من را در جامعه مشخص مي کند.
نحوه لباس پوشيدن، تناسب رنگ ها ، جنس لباس نوع توليدي ومارک و برند و ... در وهله اول ما رو معرفي مي کنند.
خيلي از اختلالات شخصيتي و اجتماعي ما هم در همين رنگ و مد و برند لباس لو مي رود.
پر واضح است که «نه همين لباس زيباست نشان آدميت» و ليکن ارتباط بين شخصيت و پوشش و لباس غيرقابل انکار است.
«نوکيسگي» به عنوان آفت بزرگ اين روزگار يکي از همين موارد است که با نحوه لباس پوشيدن مان لو مي رود.
همانگونه که پوشيدن لباس رسمي به انسان حس رسمي و جدي بودن مي دهد و به نوعي انسان را ملزم به رعايت آداب رفتاري و اجتماعي مي نمايد؛ متاسفانه برخي پوشش هاي امروزي حيا و عفاف را کلا زير سوال مي برد.
همانگونه که وقتي شما با لباس رسمي و اتوکشده و کفش واکس زده آب دهان تان را در انظار روي زمين نمي ريزد؛ با يک پوشش رسمي ومناسب به بايدها و نبايدهاي ارزشي و اجتماعي هم بيشتذر پايبنديد.
به عبارتي انتخاب پوشش سالم و درست و منطبق با ارزشهاي اجتماعي يک راه ميانبر براي توسعه ي فردي و ارتقا شخصيتي است.
تمايل افراطي به نشان دادن مارک و برند يکي از عواملي است که به ما هشدار مي دهد دچار ضعف نفسيم و اين ضعف نفس مي تواند به يک ناهنجاري اجتماعي و خانوادگي ختم شود.
متمايز پوشيدن و خلاف هنجارهاي اجتماعي و فرهنگي و عرفي پوشيدن هم براي ما زنگ خطر است.
نياز به جلب توجه هم يکي از مواردي است که ما به مراقبت بيشتراز اوضاع و احوال روحي و رواني مان متوجه مي کند.
گاهي در بين دو طبقه ي اجتماعي گير مي کنيم. از يک سو تعلق به باورهاي ديرين خانه و خانواده و از سوي ديگر درگير شدن در دنيايي که ميگويد تو در لباست خلاصه مي شوي.
و اينجاست که من وما بايد پررنگ تر وارد شويم و ميدان را به رقيب وانگذاريم.
هر چه در عرصه فرهنگي، زيباتر، قدرتمندتر و جذاب تر ظاهر شويم مجال حضور مهاجمان را کمتر کرده ايم.
ما چرا مفاخر و داشته هاي فرهنگيمان را به جهان صادر نکنيم.
اين است که هر از چند گاهي بايد زمين وجودي مان را شخم بزنيم مبادا علف هاي هرز از خودبيگانگي در ما مجال رشد بيابند.
و همه اينها با نظافت و آراستگي و خوب پوشيدن فرق دارد.
جانشين اشرف مخلوقات لايق بهترين هاست. بهترين جنس ، بهترين دوخت و سالم ترين لباس.
لباسي که مرا به همان اندازه که از گزند گرما و سرما در امان نگه مي دارد از آسيب اجتماعي هم مصون نگه مي دارد.
لباسي که مرا در نگاه بيننده ارتقا دهد. تحسينش را برانگيزد و نه خداي ناکرده غرايز نفسانيش را.
تحسينم کند به تناسب و تجانس نه نگاهش دنبالم کند به حرص نفس و لذت چشم.
و اين فقط مختص بانوان نيست، دين بدن مردان با لباس هاي تنگ و کوتاه هم چندش آور است.
بعضي ها درلباسشان محدود مي شوند. لباسشان براي راه رفتن هم مناسب نيست چه برسد براي فعاليت هاي اجتماعي و کاري.
کلام آخر اين که يکي از ساده ترين راه هاي معرفي خودتان به عنوان يک شهروند سالم و موفق لباس پوشيدن درست مي باشد.
لباس وقتي بر تن ماست درباره ما سخن مي گويد.
مراقب باشيم با زبان بي زباني خودمان را به ديگران چطور معرفي مي کنيم؛ سالم شاداب و با نشاط با يک شخصيت مستقل يا سرگردان بين بي فرهنگي و از خودبيگانگي.
و حسن ختام: اينکه «اي بس آلوده ،که پاکيزه ردايي دارد زهد با نيت پاک است نه با جامه ي پاک»

http://www.khorasan-online.ir/fa/News/5205/لباس،-نشان-آدميت-و-نوکيسگي
بستن   چاپ