پیام خراسان
مصطفی ملکیان:
تعلیم و تربیت اخلاقی باید مرز بین انسان‌ها را کم‌رنگ‌تر کند
يکشنبه 16 ارديبهشت 1397 - 08:04:30
خراسان آنلاین -
مصطفی ملکیان گفت: هرچه تعلیم و تربیت‌ها، مرز بین انسان‌ها را کم‌رنگ‌تر کنند، اخلاقی‎تر خواهند بود.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، این پژوهشگر اخلاق که بعدازظهر روز گذشته، پانزدهم اردیبهشت‌ماه در نشستی در تالار دکتر شریعتی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، پیرامون اخلاق تعیلم و تربیت سخن می‌گفت، اظهار کرد: تعلیم و تربیت زمانی اخلاقی است که متعلم و متربی پس از تعلیم و تربیت، کم‌ترین مرزها را بین خود و دیگر انسان‌ها ببیند و هرچه تعلیم و تربیت‌ها مرزهای بین انسان‌ها را کم‌رنگ‌تر کنند، اخلاقی‌تر خواهند بود؛ به این دلیل که پررنگ شدن مرزها، نه به سود فرد و نه به سود جامعه است.
وی افزود: در هر جامعه، فرهنگ و هر برهه تاریخی کسانی آگاهانه یا ناآگاهانه در حال تعلیم و تربیت دیگرانند که برخی در قالب وزارت‌خانه‌ها یا ادارات این کار را انجام می‌دهند و بعضی هم چه بسا از آن باخبر نیستند؛ بنابراین مراد از آموزش‌وپرورش یا تعلیم‌وتربیت، تنها وزارت آموزش‌وپروش یک کشور نیست؛ بلکه همه کسانی که در حال تعلیم‌وتربیت دیگران باشند، حال چه بدانند و چه ندانند، چه بخواهند و نخواهند، با برنامه‌ریزی و یا بدون برنامه‌ریزی، را شامل می‌شود. 
ملکیان در خصوص تفاوت دو واژه تعلیم و تربیت گفت: در تعلیم به دیگری معرفت، یا فهم و یا حکمت و یا دو مورد از این‌ها و یا هر سه را انتقال می‌دهیم؛ اما تربیت انتقال مهارت به دیگری است، زمانی که فرد از قبل دیگری دارای مهارتی شد، در این صورت آن فرد متربی و دیگری مربی اوست. به‌طور مثال، تا زمانی که استاد شنا، قواعد شنا را آموزش می‌دهد، در حال تعلیم و زمانی که شاگردن با آب سروکار دارند و استاد مهارت به آن‌ها انتقال می‌دهد، در حال تربیت است. همچنین، ممکن است دو فرد در جهتی تعلیم مساوی دیده، اما تربیت مساوی ندیده‌ باشند. پس درواقع در تربیت، مهارتی را انتقال می‌دهیم که معمولا نمی‌توان آن را از طریق گفتن و نوشتن انتقال داد؛ بلکه در جریان و در فرایند کار قرار دادن متربی انجام می‌شود و این دومین تفاوت تعلیم و تربیت است.
این پزوهشگر حوزه اخلاق ادامه داد: تعلیم و تربیت بسته به این که می‌خواهیم از متعلم و متربی چه چیزی بسازیم، به انواعی تقسیم می‌شود؛ گاهی با تعلیم و تربیت بدن و جسم سروکار داریم. در این‌جا، معلم یا مربی به متعلم یا متربی خود یاد می‌دهد که چگونه جسم خود را سالم، نیرومند و زیبا نگه دارد. پس متعلم یا متربی از معلم تعلیم و تربیت بدن خود این را می‌خواهد و این یک شاخه از تعلیم و تربیت است. از طرفی، شاخه دیگر تعلیم و تربیت ذهنی است؛ در ناحیه ذهن هم، ذهنی را دوست داریم که یک سلسله توانایی‌های چشمگیری چون قدرت یادگیری، یادسپاری، یادآوری، سرعت انتقال، هوشبهر، قدرت تفکر، استدلال و اقناع‌گری را دارا باشد و این‌ها را از کسی که ما را به لحاظ ذهنی تعلیم و تربیت می‌کند فرا می‌گیریم.
وی افزود: شاخه سوم، تعلیم و تربیت روانی است؛ تعلیم و تربیتی که به ما می‌آموزد چگونه زندگی کنیم تا زندگی خوش‌تر یا خوش‌ترین زندگی ممکن و مقدور را داشته باشیم. پس در این‌جا، معلم و مربی با متعلم و متربی خود کاری می‌کند که حداقل درد و رنج و بیشترین لذت را در زندگی ببرد. همچنین، تعلیم و تربیت چهارم، تعلیم و تربیت اخلاقی است؛ در این‌جا معلم و متربی روش‌های اخلاقی زیستن، یعنی روش‌های زندگی خوب، عمل کردن درست و فضیلت‌مندانه بودن را به شاگرد خود یاد می‌دهد. به‌علاوه، به تعلیم و تربیت اجتماعی نیاز داریم تا ما را در مناسبات اجتماعی، دارای توانایی کند که نرم و هموار با دیگری رفتار کنیم و یا ارتباطاتمان با دیگران سهل و هموار باشد.
این استاد فلسفه ضمن اشاره به این موضوع که به تعداد ساحات وجودمان تعلیم و تربیت متکثر و متنوع خواهد شد ادامه داد: در میان شاخه‌های مختلف تعلیم و تربیت، تعلیم و تربیت اخلاقی، بحث مورد نظر ما نیست؛ بلکه می‌خواهیم تعلیم و تربیت ما از هر نوعی که باشد، چه اخلاقی، ذهنی، روانی، جسمی و یا اجتماعی، خود اخلاقی باشد. بنابراین، بین تعلیم و تربیت اخلاقی و اخلاق تعلیم و تربیت تفاوت است.
ملکیان در باب تفاوت آداب و اخلاق بیان کرد: در هر کاری یک آداب و یک اخلاق وجود دارد. آداب هر عمل با اخلاق آن متفاوت است؛ به‌طور مثال، آداب زناشویی و اخلاق زناشویی باهم فرق دارند و آن این است که آداب مجموعه قواعدی است که اگر به آن التزام داشته باشند، زناشویی آن‌ها موفق خواهد بود. پس این آداب زناشویی است و بنابراین، آداب مجموعه قواعدی است که اگر رعایت شود، در کاری که در پیش گرفته، موفق خواهد بود. اما اخلاق زناشویی، به موفقیت و عدم موفقیت کاری ندارد؛ بلکه می‌گوید به‌طور مثال یک زوج چگونه زندگی کنند که زندگی آن‌ها اخلاقی باشد. پس اخلاقی بودن زندگی غیر از موفق بودن آن است که البته کمال مطلوب آن است که در همه موارد و از جمله زندگی زناشویی هم موفق و هم اخلاقی باشد و در آن شکی نیست.
وی تصریح کرد: به همین ترتیب، تعلیم و تربیت هم دارای اخلاق و آداب است و آداب مجموعه قواعدی است که اگر معلم و متربی آن را رعایت کنند، تعلیم و تربیتشان موفق خواهد بود و به هدف خود رسیده‌اند‌. اما اخلاقی بودن تعلیم و تربیت به این است که در آن هیچ‌یک از ضوابط و احکام اخلاقی زیر پا گذاشته نشود. پس در این‌جا می‌خواهیم کار تعلیم و تربیت، خود اخلاقی باشد و احکام اخلاقی در آن رعایت شود.
این پژوهشگر حوزه اخلاق خاطرنشان کرد: اولین و مهم‌ترین نکته در اخلاقی شدن تعلیم و تربیت این است که معلم یا مربی باید مشخص کند که می‌خواهد از متعلم یا مربی خود چه چیز بسازد. شاگرد مثل ماده خامی است که زیر دست معلم و مربی قرار می‌گیرد و طبعا پدر و مادری که فرزند خود را به معلم و مربی سپرده‌اند، می‌دانند که معلم و مربی از آن چیز جدیدی خواهند ساخت و این فرزند همچون مومی در دست معلم است که می‌تواند آن را به هر شکلی که می‌خواهد درآورد. بنابراین، مهم‌ترین بحث در میان فیلسوفان تعلیم و تربیت این مطلب است و از آن با نام اهداف تعلیم و تربیت یاد می‌شود.
ملکیان با بیان این که در میان فیلسوفان تعلیم و تربیت سه دیدگاه با یکدیگر رقابت می‌کنند، افزود: یک دیدگاه این است که هدف تعلیم و تربیت انتقال میراث فرهنگی است. این در واقع یک نوع ترادیسیون یا فرادهش، یعنی انتقال نسلی است. دیدگاه دیگر می‌گوید که از شاگرد باید انسانی بسازیم که بتواند یک زندگی خوب و خوش و ارزشمند داشته باشد، دیدگاه سوم این است که نهفتگی‌ها و استعدادها و بالقوگی‌ها استخراج و شکوفا شده و به فعلیت برسد.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: اگر ما می‌خواهیم تعلیم و تربیتمان اخلاقی باشد، باید بدانیم کدام‌یک از این سه‌مورد مهم‌تر‌ است تا به آن بپردازیم و نیز اگر به عنوان معلم یا مربی دریافتیم که یک مورد از آن‌ها مهم‌تر از موارد دیگر است، اخلاق می‌خواهد به آن بپردازیم و با متعلم و متربی خود کاری کنیم که به‌نظرمان مهم‌تر است. ضمن این که بسیاری از فیلسوفان تعلیم تربیت می‌گویند این سه با هم ناسازگار نبوده، بلکه باید هرسه بایکدیگر باشند و در این صورت، ترجیح یکی بر دیگری مطرح نیست؛ اما این که به هنگام تعارض کدام بر دیگری ترجیح دارد، طرح خواهد شد، ضمن این که متاسفانه آموزش و پرورش کشور ما دغدغه هیچ‌یک از این سه مورد را ندارد؛ بلکه آرزوی این دارد که هریک از ما متخصص یک حرفه باشیم.
تعلیم و تربیت باید عاری از ایدوئولوژی باشد
ملکیان اضافه کرد: دومین نکته آن است که در تعلیم و تربیت اخلاقی، نباید چیز نیازموده را به شاگرد خود انتقال دهیم، همان‌طور که سقراط می‌گفت که زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد. پس تعلیم و تربیت باید عاری از ایدوئولوژی باشد، چون ایدوئولوژی‌ها فقط به ما رسیده‌اند و خود آن را نیازموده‌ایم. بنابراین، تبعیت از القاپذیری‌ها، تقلیدها، تعبدها، افکار، مدها و روح زمانه، بزرگان جامعه، هرکدام اگر به دست معلم یا مربی به نسل بعد انتقال پیدا کرد، این تعلیم و تربیت دیگر اخلاقی نیست؛ چون به دست او آزمون نشده است و تا چیزی را به دست خود نیازمودیم، اخلاقا نمی‌توانیم به دیگری انتقال دهیم، چون نمی‌دانیم با دیگری چه خواهد کرد.
وی خاطرنشان کرد: همچنین تعلیم و تربیت باید با کم‌ترین پیش‌فرض‌های ممکن صورت گیرد. به‌طور مثال، اگر تعلیم و تربیتی مبتنی بر این بود که زندگی پس از مرگ وجود ندارد، شاگرد بر این اساس آموزش ببیند و عکس آن معلوم شود، هستی و سرمایه فرد می‌سوزد. پس پیش‌فرض‌ها هرچه کم‌تر باشد، تعلیم و تربیت اخلاقی‌تر است و نباید با پیش‌فرض‌های به‌خطراندازنده شروع شود.‌
این پژوهشگر حوزه اخلاق افزود: نکته دیگر این که هرچه تعلیم و تربیت متکی بر فهم باشد، اخلاقی‌تر از آن است که بر حافظه اتکا کند و اگر حافظه جای فهم را بگیرد، شاگرد یک زندگی عاریتی پیدا می‌کند و زمانی که فهم می‌یابد، به تعبیر فیلسوفان اگزیستانسیالیست، زندگی اصیل را پیدا می‌کند. به‌علاوه، تعلیم و تربیت باید براساس استدلال و نه براساس اقتدار استاد باشد و تعلیم و تربیت مبتنی بر این امر، عبارت اخری برای تعلیم و تربیت مبتنی بر فهم به‌جای حافظه است.
ملکیان ادامه داد: زندگی اجتماعی مبتی ‌بر آتوریته و اقتدار، سخت شکننده است و برای این که دوام یابد، باید بر استدلال مبتنی باشد. متاسفانه جامعه‌هایی مانند جامعه ما سرشار از اقتدار است و این اقتدارپراکنی و این که هر گروهی مرادی و شیخی داشته باشد، همبستگی اجتماعی را از بین می‌برد و یکی از علل شکست‌های ما در دویست سال اخیر در عرصه اجتماعی و فرهنگی این است که هر گروهمان، سخت متعبدیم و این اقتدار خود را در قالب تقلید، تعبد، تبعیت‌های بی‌دلیل، تعصب و وفاداری‌ بی‌جهت به شخص خاصی نشان می‌دهد. 
این استاد فلسفه خاطرنشان کرد: تعلیم و تربیت باید در هر سه قسمت زندگی صورت گیرد، یک قسم از آن شغل و حرفه است که فقط برای کسب درآمد به آن مشغولیم، دسته دیگر فعالیت‌های علقه‌پردازانه است که نیاز عمیق روحی و روانی ما است و درآمدی از این طریق کسب نمی‌کنیم، بلکه آنچه کسب کردیم به پای آن می‌ریزیم و قسم سوم، فعالیت‌های رایگان‌بخشانه است که در آن از خود بیرون آمده و بدون هیچ مزد و منتی به هم‌نوعان خود کمک و خدمت می‌کنیم. بنابراین زندگی سالم آن است که بین این سه توازن داشته باشد و معلم اخلاقی دانش‌آموز خود را در هرسه این اقسام پرورش می‌دهد. 
ملکیان عنوان کرد: آنچه در آموزش و پرورش اهمیت دارد، این است که در چهار سرمایه به ما از قِبَل معلمان درس داده شود و آن سرمایه‌ها یکی داشته‌ها است که منظور ثروت‌های مادی است و با آن دادوستد و کنش و واکنش می‌کنیم. بعد از داشته، پنج چیز داریم که از مقوله داشته‌ها نبوده و از مقوله نموده‌ها، یعنی شهرت، قدرت، احترام، آبرو و محبوبیت است، به این معنا که فرد آن‌ها را ندارد، اما در اذهان دیگران این‌گونه جلوه می‌کند و ما با این نموده‌ها نیز دادوستد می‌کنیم. به‌علاوه، دو چیز از مقوله‌ کرده‌ها وجود دارد بوده و آن گفتار و کردار است و سه سرمایه نیز از بوده‌های ما محسوب می‌شود و آن احساسات، عواطف و خواسته‌ها است که جمع این موارد یازده سرمایه است و همه چیز براساس این‌ سرمایه‌ها صورت می‌گیرد‌. بنابراین، یک مربی و معلم اخلاقی باید این یازده مورد را به ترتیب درجه اهمیت واقعی‌شان یاد دهد.
این پژوهشگر حوزه اخلاق بیان کرد: ویژگی آخر تعلیم و تربیت از نظر بنده آن است که تعلیم و تربیت زمانی اخلاقی است که متعلم و متربی پس از تعلیم و تربیت، کم‌ترین مرزها را بین خود و دیگر انسان‌ها ببیند و هرچه تعلیم و تربیت‌ها مرزهای بین انسان‌ها را کم‌رنگ‌تر کنند، اخلاقی‌تر خواهند بود؛ به این دلیل که پررنگ شدن مرزها، نه به سود فرد و نه به سود جامعه است.
وی در تکمیل سخنان خود افزود: بعضی متخصصان تعلیم و تربیت گفته‌اند که تمام ویژگی‌های یک معلم و مربی اخلاقی در یک چیز قابل تلخیص است و آن این است که معلم و مربی اخلاقی است که متعلم و متربی او دارای زندگی اصیل باشند و همه مواردی که گفته شد، قابل فروکاهش به زندگی اصیل است.
انتهای پیام

http://www.khorasan-online.ir/fa/News/57983/تعلیم-و-تربیت-اخلاقی-باید-مرز-بین-انسان‌ها-را-کم‌رنگ‌تر-کند
بستن   چاپ