چاپ

پیام خراسان - شهرآرا آنلاین / شامگاه یکشنبه، رازی ترسناک در بن‌بست «اعتماد» شهر مشهد پس از حدود هفت ماه هویدا شد.
گم‌ شدن و حتی پیدا نشدن شاید به سختی فراموش شدن نباشد. فراموشی آنجایش دردناک است که عده‌ای می‌دانند کجا هستی، چه می‌کنی و اینکه جز آنها هیچ کسی را نداری، با وجود این سراغت را نمی‌گیرند، حتی به اشتباه به تو زنگ نمی‌زنند یا پیامی نمی‌دهند. نمونه‌ای از این ماجرا شامگاه یکشنبه در مشهد یک تراژدی تلخ رقم زد. امدادگران به دستور مقام قضایی وارد خانه‌ای شدند که مردی حدود هفت ماه پیش دراز به دراز وسط این خانه افتاده و فوت کرده بود، تمام آنچه از او به جا مانده بود، لباسی بر تن یک اسکلت بود.
شامگاه یکشنبه اهالی بن‌بست اعتماد در یکی از کوچه‌های خیابان شهید دیالمه، پس از مدت‌ها به یاد همسایه‌ای افتادند که مدت‌ها بود کسی در خانه‌اش را باز نکرده بود. آنها ابتدا این مفقودی را به پای مسافرت گذاشته بودند، اما هیچ مسافرتی چندین ماه به درازا نمی‌کشد.
همسایه‌ها آخرین باری که مرد همسایه را دیده بودند به‌درستی به خاطر نمی‌آوردند تا اینکه یک نفر با این جمله که «نکند این بنده خدا مرده باشد» حساسیت ماجرا را دوچندان کرد و بالاخره همسایه‌ها پس از مشورت با یکدیگر تصمیم گرفتند که موضوع را به پلیس اطلاع بدهند.
مأموران انتظامی پس از دریافت این گزارش برای بررسی موضوع راهی محل شدند، اما هرچه به در خانه مرد گمشده کوبیدند کسی پاسخگو نبود.
مشکوک بودن صحنه موجب شد تا آنها موضوع را با مقام قضایی هماهنگ و مجوز ورود به این خانه را دریافت کنند.