بزرگنمايي:

خراسان انلاين- نشريات، خبرگزاري ها، مجموعه سخنراني ها و گردهمايي هاي گوناگون دراين 13ساله استان شدن خراسان جنوبي، صدها و يا هزاران بار از کلمه توسعه و زيرساخت استفاده کرده اند که کاربردي آسان اما واقعيتي پيچيده دارد. سه عامل مهم شکستن پوسته ضخيم و تاريخي عدم توسعه يافتگي استان مثلث طلايي و بزرگ صنعت، کشاورزي و معدن است که بنابه دلايل اقليمي و واقعيت بازار سرمايه و مديريت کلان اين مثلث دراستان مان بسيارکوچک ومحقر مي نمايد. توسعه يافتگي تعريفي دارد بسيار علمي و پيچيده، و برعکس عدم توسعه يافتگي تعريفي دارد آسان و سريع الفهم !!
بلاشک دراين حدود يک ورنيم دهه عمراستان هيچگونه پايلوت ونقشه راهي که ضمانت اجرايي داشته باشد تا برمبناي آن ازمديران حساب کشي کرد، تدوين وحتي سياه مشق هم نشده است.
وقتي دانش آموزي سرمشق و يا کتابي براي مشق کردن نداشته باشد طبيعي است نمي توان او را مواخذه کرد که چرا تکليف انجام نداده و نمي تواند هنوز بنويسد.
تا زماني که ساختار صنعت و کشاورزي ومعدن باز راحي وبرمبناي واقعيات وحقايق استان شاکله اش فراهم نيايد، اين ديار از استان شدنش فقط حاشيه هاي گراني زمين و آب وبرق و ساختمانش را بهره خواهدبرد !!
کدام زيرساخت راه و بازار هدف و نيروي انساني و سرمايه گذاري را فراهم کرده ايم که اينک در انتظار بازخوردهاي برنامه ريزي هاي مدون مان هستيم. دليل اين که همچنان در چرخه معيوبي درحال گذر و گذاريم همان نبود نقشه راه و فراهم نشدن الزامات آن بوده که همچنان و با همان نقايص ادامه دارد.
هيچ گونه ارتباط و نظارت بين بخشي دراستان به چشم نمي خورد، بانکها، سازمان مالياتي، تامين اجتماعي هريک داعيه اي دارند و سخت بر مواضعي پاي مي فشارند که نتيجه اش ازهم گسيختگي و فروپاشي صنعت و کشاورزي و معدن استان است.
بانک ها در قراردادي يکسويه که فقط خويش را ملزم در شراکت در سود طرح ها مي دانند ونه زيان آن تقريبا تمامي مايملک حيثيتي و مکاني و ارزشي طرف قراردادشان را به گرو مي گيرند و با همان سودهاي کمرشکن و سود ديرکردهاي حرام شيره و رمق آن مثلث طلايي را کاميابانه مي مکند، درست مانند شهرهاي صنعتي اصفهان و تهران و اراک و قزوين و...!!!
ماليات هاي کمرشکن و هرساله در حال رشد ديگر مانده يا پس انداري براي صنعت وکشاورزي ومعدن باقي نمي گذارد که نفسي چاق کنند، نتيجه اش مي شود سياستي استثمارگونه که عوامل توسعه استان درخدمت بانک و ماليات گيرندگان دولتي بايد کم کم کمر خم کنند و استخوان بشکنند و شهرک هاي صنعتي باچراغي خاموش را شاهد باشيم.
ظاهراً بسيار تلاش شده که با تزريق تسهيلات بانکي خوني نو در شريان توليد و معدن تزريق شود، کاري است ارزشمند اما درشرايطي که ساختار جذب تسهيلات فراهم باشد، لذا اين کمکها در شرايط کنوني استان از هم اکنون با شکستي فاحش مواجه خواهدشد. چرا که بانک ها تسهيلاتي مي دهند که ابتدا طلبها و سود ديرکرد خودشان را باتنفسي بي نتيجه برداشت کنند وسازمان مالياتي نيز مالياتهاي معوقه اش را نقد کند و درنتيجه با روش ها و عملياتي کاملا ربوي بر قروض کارگاه ها وکارخانجات کوچک افزوده شده و بانکها، کارخانجات، زمين ها، دستگاه ها، ماشين آلات، منازل مسکوني و املاک بيشتري را تصرف خواهند کرد که بااين سياستگذاري هاي ابن الوقت صنعت، کشاورزي ومعدن استان به پرتگاه سقوط نزديکتر خواهند شد.
هنوز متاسفانه مديران استاني و مديران مياني دولتي به اين درک نرسيده اند که با اين قوانين وسختگيري هاي مر قانون امکان توسعه يابي استان به مزاحي تلخ بيشتر شبيه است تا واقعيتي شدني.
با نگاهي به آمارهاي واقعي وآني راکه مي بينيم و لمس اش مي کنيم. هيچ اميدي به سر پا شدن اين بيمار نيست، نه پزشک حاذق است و نه داروها موثر، بيمار رو به موتي که طلبکارها سخت يقه اش را گرفته اند و او که در حال سکرات موت تلخندي برلب دارد...!!